آب را گل نکنید
به قلم : دکتر مهدی کوچک زاده
چند هفته قبل استفتایی از رهبر معظم انقلاب در رسانه ها منتشر گردید که من تا امروز نتوانستم تاریخ دقیق استفتا و پاسخ آن و نیز علت انعکاس آن در این برهه زمانی را بیابم. این استفتا موجب ذوق زدگی برخی باصطلاح معتدلها (برای شناسایی معتدلها به اینجا نگاه کنید) و به عبارتی افراد اصولگرایی شد که گرچه از مجموعه خودیها محسوب می شوند ولی به دلایل مختلف از جمله ضعف بینش سیاسی برخی از مواضعشان را فتنه گران وابسته به جبهه اصلاحات هم می پسندند.
متن استفتا و پاسخ رهبر عزیز انقلاب به شرح زیر است:
پرسش: خواهشمند است درباره "التزام به ولایت فقیه" توضیح دهید. به عبارت دیگر، چگونه باید رفتار کنیم تا بدانیم به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام کامل داریم؟
پاسخ حضرت آیتالله خامنهای: "ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامعالشرایط در عصر غیبت است و شعبهاى است از ولایت ائمه اطهار - علیهم السلام - که همان ولایت رسول الله - صلى الله علیه و آله - مىباشد و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید، نشانگر التزام کامل به آن است."
این استفتا و پاسخ داده شده به آن در این ایام
مورد تفسیر و تاویل ها و استفاده های بجا و نا بجای زیادی از سوی جریانات
سیاسی و بطور خاص افرادی قرار گرفت که علاقه مندند با صف بندی اصولگرایان
به افراطی و معتدل خود را از اعتدالیون معرفی و باصطلاح از این طریق کسب
مقبولیت نمایند، برای مثال نگاه کنید به مطلبی که آقای افروغ تحت عنوان :
در صورت توجه به اسفتاء رهبر انقلاب؛
افروغ: جذب حداکثری به حداکثر میرسد.
افاضه فرموده اند.
و یا به سخنان علی مطهری تحت عنوان :
نماینده مردم تهران در گفتگو با «فردا»:
مطهری: رهبرانقلاب با این فتوا جلویافراطیها را گرفتند
توجه کنید.
ایضا مصاحبه مبسوطی که از شهردار پر تلاش تهران برادر عزیز آقای قالیباف در این مورد تحت عنوان :
فتوای رهبری بسط جمهوریت و عقلانیت است
فتوای ایشان ضامن حقوق یک شهروند نظام اسلامی است ...
در سایت هوادار ایشان درج شده است .
بحث ما در این نوشتار بر سر معتدل بودن آقایان یا افراطی بودن طرفهای دارای اختلاف سلیقه با ایشان نیست. نکته ای که به دنبال شفاف نمودن آن هستیم تا سهمی در جلوگیری از گل آلودگی آب داشته باشیم اینست که همه این معتدلین بعضا دانسته و بعضا از سر غفلت، پاسخ رهبری به این استفتا را به عرصه جریانهای سیاسی و مقبولیت آنها بسط داده اند و نتایجی گرفته اند که با نص فرمایشات رهبری در تعریف دایره "خودی و غیر خودی" در تعارض آشکار است. متن زیر
"گفته مىشود «خودى» و «غیر خودى». حالا خودى و غیر خودى داریم یا نداریم؟ اگر بخواهیم ملت را حساب کنیم، نه؛ آحاد ملت همه خودیند. اما جریانات سیاسى، بله؛ جریان خودى داریم، جریان غیرخودى هم داریم. خودى کیست؟ خودى آن است که دلش براى اسلام مىتپد؛ دلش براى انقلاب مىتپد؛ به امام ارادت دارد؛ براى مردم به صورت حقیقى - نه ادّعایى - احترام قائل است. غیر خودى کیست؟ غیر خودى کسى است که دستورش را از بیگانه مىگیرد؛ دلش براى بیگانه مىتپد؛ دلش براى برگشتن امریکا مىتپد. غیر خودى آن کسى است که از اوایل انقلاب در فکر ایجاد رابطه دوستانه با امریکا بود. به امام اهانت مىکرد؛ اما براى امریکا اظهار علاقه مىنمود! کسى به امام اهانت مىکرد، ناراحت نمىشد؛ اما اگر کسى به دشمنان بیرون از مرز یا همدستان آنها اهانت مىکرد، ناراحت مىشد! اینها غریبهاند. اسمشان چیست، هرچه باشد؛ چه کسى هستند، به ما ربطى ندارد که حالا بخواهم در خطبههاى نماز جمعه اسم کسى را بیاورم. هر کس اینطور باشد، غریبه است و خدا کند اینطورى نداشته باشیم. این به عهده دستگاههاى مسؤول کشور است که حواسشان جمع باشد. دستگاههاى امنیتى - وزارت اطّلاعات و وزارت کشور - نیروى انتظامى، سپاه، بسیج و بقیه، حواسشان باید جمع باشد. اینکه بعضى از دلسوزان به برخى از مطبوعات گله دارند، از این ناحیه است، والّا هیچ کس با مطبوعات آزاد مخالفتى ندارد. فلسفه این انقلاب، آزادى است - آزادى بیان و آزادى فکر - اما طورى نباشد که حرف و خواست و تحلیل و جهتگیرىِ دشمن را بر همه حرفهاى دیگر مقدّم کنند؛ آن را اصل و ملاک قرار دهند. کسى که با دشمن دوست شد، دوست دیگر نمىتواند به او اعتماد کند."
که کامل آنرا می توانید در اینجا ببینید
برگرفته از فرمایشات رهبری در خطبه های نماز جمعه 8/5/78 در مورد "خودی و غیر خودی" است و به وضوح مشخص می نماید صرف پذیرش دستورات حکومتی که بعضا هم از سر الزام قانونی و با اکراه صورت می گیرد موجب دسته بندی افراد در دایره خودی ها نمی گردد.
گرفته شده از دست نوشته های یک خبرنگار