البته که چنین میگویند. قرار نبود که مرعوب خشم مسلمین شوند و دستها را بالا ببرند و بگونید: غلط کردیم، تسلیم. لطفاً ما را ببخشید. پیگیری و جبران میکنیم و ادب و تربیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود را [که نداریم] به اثبات میرسانیم!
بالاخره جنگ، جنگ است و باید اذعان داشت که آنها در جنگ تبلیغاتی «جنگ نرم» بسیار قوی تر از ما هستند و با توجه به چند قرن استعمار، استثمار و استحمار، ستون پنجم بسیاری نیز در میان افراد ذلیل در کشورهای مختلف دارند که حتی بی جیر و مواجب برای آنها کار میکنند. به قول معروف مصداق کامل «عملهی آماتور ظلمه» هستند.
این سخن و ادعای کذب مانند این است که به بنده یا شما بیدلیل تهمت بزنند: شما آدم وحشی و پرخاشگری هستید. سپس به اول و آخر ما فحش داده و یک سیلی محکم هم بگوشمان بکوبند، بعد که دست کم یک مشت محکم نوشجان کردند، بگویند: نگفتم شما وحشی هستید؟! این هم دلیلش!
این روش جنگ نرم تازگی ندارد. گفتند: مسلمانان (به ویژه فلسطینیها) تروریست هستند. بعد به خانههای آنها حمله میکنند، آنها را از سرزمینهایشان بیرون کردند، زنانشان را مورد تجاوز قرار میدهند، بچههایشان را مثله کرده و اعضایشان را به سرمایهداران جبار امریکایی و اروپایی میفروشند، بیمارستانها، مدارس و اردوگاهها را بمباران هوایی و موشک باران زمینی میکنند، آمبولانسها را به رگبار می بندند، مردم عادی را میدزدند و موش آزمایشگاهی خود میکنند ...، بعد اگر فلسطینی بیچاره که هیچ امکانی هم ندارد، بمبی به خودش وصل نماید و به جای هواپیمای جنگی یا مین ضد تانک، خودش را زیر تانک یا نفربر مهاجم غاصب بیاندازد و احتمالاً یک یا دو نفر یا بیشتر را به هلاکت برساند ....، جار و جنجال از عملیات تروریستی به راه میاندازند و میگویند: ما که گفتیم اینها تروریست هستند، این هم دلیلش. پس برای ریشه کردن تروریست باید با آنها مقابله کرد و مورد حملات بیشتر قرار داد.
کدام سفارت امریکا در کدام کشور جهان (به ویژه کشورهای آفریقایی، آسیایی و از جمله خاورمیانه) است که مرکز عملیات جاسوسی یا حتی نظامی نباشد؟! در امور داخلی کشورها دخالت میکنند، جنگ های قومی، قبیله ای و منطقهای راه میاندازند، مردم را به خاک و خون میکشند، بعد که کمترین بازتاب یا عکس العملی میبینند، میگویند: ما که گفتیم اینها وحشی هستند و اصول دیپلماتیک و مفاد کنوانسیونهای بینالمللی یا حقوق بشر را رعایت نمیکنند؟
آن موقعی که کارمندان هلال احمر ما را به گروگان میگیرند، به نمایندگی ما ریخته و دیپلماتها را گروگان گرفته و به امریکا نیز میبرند، حتی زائرین را میدزدند و آدم ربایی در سرتاسر جهان با دخالت مستقیم سیا، اف بی آی و حتی نیروی نظامی پنتاگون صورت میگیرد و رئیس جمهور یک کشوری مثل امریکا می گوید: هر کس با ما نیست، علیه ما است و ما حق داریم او را در هر کجای دنیا و از هر ملیتی که باشد، دستگیر نموده به امریکا بیاوریم، یا بدزدیم یا حتی ترور کنیم و طبق قوانین مصوب ماست، همه دفاع از حقوق بشر، دموکراسی، منافع امریکا و عین قانونمندی است، اما اگر ملتی از اهانت به مقدساتشان که مکرر صورت میپذیرد به خشم آیند، و در کشور خود تظاهرات کنند و مقابل پایگاه دشمن جمع شوند و احیاناً پرچم آن را پایین کشیده و آتش بزنند، وحشیگری است؟!
چرا اگر این انفعال مسلمانان در قبال اهانت و تعرض به والاترین اعتقادات و مقدسات آنها وحشیگری قلمداد میگردد، اما در عمل متقابل اگر ناوهای جنگی و نیروی نظامی و جنگندههای هوایی امیرکا اعزام شود، وحشیگری نیست؟ آیا قرار است با این ناوها و هواپیماها و نیروها، صد یا دویست یا هزار تظاهر کننده مقابل سفارت را بزنند، یا کشتار جمعی در میان مردم هدف، برنامه و کار این وحشیان متمدننمای امریکایی و اروپایی است؟
فریاد خشم مسلمان از اهانتی که مقدس ترین باورهایش شده وحشیگری است، اما حمایت مالی و تسلیحاتی تروریستها در کشورهای دیگر و اذعان به آن وحشیگری نیست؟
چرا باید دولت امریکا نیروی پلیس را برای محافظت از یک کشیش فراماسونی که می خواهد مراسم آتش زدن قرآن در کالیفرنیا را طبق سنت سالانه به انجام رساند و حدود دو میلیارد مسلمان را مورد تحقیر و اهانت قرار دهد، اعزام نماید و از شبکه های تلویزیونی نیز بخواهد که این مراسم را فیلمبرداری نموده و فرافکنی کند؟ و به سربازش در پادگانی واقع در یک کشور مورد تعرض و اشغال گرفته چون افغانستان دستور دهد که قرآن را به آتش بکشد و خشم مردم را برانگیزد؟ آیا این توحش در حد اعلای آن نیست؟
اوباما و کلینتون و مرکل و ... میگویند: این فیلم نفرت انگیز بود، اما هر گونه تعرض به نمایندگان یا دفاتر ما قابل قبول نیست و مقابله میکنیم؟!
خوب حالا سؤال این است که چه کسی گفته که ملاک ارزشگذاری و قضاوت امریکا و صهیونیسم بینالملل است و آنها باید تشخیص دهند که چه عملی صرفاً در حد تنفرانگیزی است و چه عملی غیر قابل تحمل بوده و پاسخش لشکرکشی است؟ حال وحشی، بی تمدن، دیکتاتور، دشمن، مهاجم و خونریز کیست؟
دیگر این منطق قابل قبول و تحمل نیست که بدترین اهانتها و جنایات را تحمیل کنند و بگویند طبق قوانین ما موجه و قانونی است و همگان در دنیا باید بپذیرند، و کمترین بازتاب، عکس العمل یا مقاومت را بگویند: طبق قوانین ما تروریسم و وحشیگری است و همه در دنیا باید آن را تقبیح و با آن مقابله کنند. این دوران تفرعن و دیکتاتوری دیگر مضمحل شده و رو به پایان است.
غصه ما نیز برای این دشمنی ها نیست، بالاخره کار دشمن دشمنی و جنگ جنگ است. بلکه غصه ما برای برخی از ایرانیها است که این طور ذلیل و خدمتگزار مطامع آنها هستند. در حالی که یک مرسی هم به آنها گفته نخواهد شد.
دشمن شناسی و وحشی شناسی امری بسیار مهم، حیاتی و در ضمن ظریفی است. به ظاهر نیست. چه بسا افرادی موهای بور و چشم های آبی داشته و کت دامن یا کت شلوار پوشیده، کراوات هم بزنند و در مستند قدرت نیز نشسته و در سازمان ملل و یا شورای امنیت نیز در موضع انسانهای فهمیده قرار گیرند، و انسان خیال کند که عاقل بوده و حرف حساب می فهمند، اما در واقع حیوانی وحشی، بلکه پستتر هستند:
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا» (الفرقان، 44)
ترجمه: یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند، آنان جز مانند ستوران (چهارپایان) نیستند بلکه گمراهترند.
بالاخره جنگ، جنگ است و باید اذعان داشت که آنها در جنگ تبلیغاتی «جنگ نرم» بسیار قوی تر از ما هستند و با توجه به چند قرن استعمار، استثمار و استحمار، ستون پنجم بسیاری نیز در میان افراد ذلیل در کشورهای مختلف دارند که حتی بی جیر و مواجب برای آنها کار میکنند. به قول معروف مصداق کامل «عملهی آماتور ظلمه» هستند.
این سخن و ادعای کذب مانند این است که به بنده یا شما بیدلیل تهمت بزنند: شما آدم وحشی و پرخاشگری هستید. سپس به اول و آخر ما فحش داده و یک سیلی محکم هم بگوشمان بکوبند، بعد که دست کم یک مشت محکم نوشجان کردند، بگویند: نگفتم شما وحشی هستید؟! این هم دلیلش!
این روش جنگ نرم تازگی ندارد. گفتند: مسلمانان (به ویژه فلسطینیها) تروریست هستند. بعد به خانههای آنها حمله میکنند، آنها را از سرزمینهایشان بیرون کردند، زنانشان را مورد تجاوز قرار میدهند، بچههایشان را مثله کرده و اعضایشان را به سرمایهداران جبار امریکایی و اروپایی میفروشند، بیمارستانها، مدارس و اردوگاهها را بمباران هوایی و موشک باران زمینی میکنند، آمبولانسها را به رگبار می بندند، مردم عادی را میدزدند و موش آزمایشگاهی خود میکنند ...، بعد اگر فلسطینی بیچاره که هیچ امکانی هم ندارد، بمبی به خودش وصل نماید و به جای هواپیمای جنگی یا مین ضد تانک، خودش را زیر تانک یا نفربر مهاجم غاصب بیاندازد و احتمالاً یک یا دو نفر یا بیشتر را به هلاکت برساند ....، جار و جنجال از عملیات تروریستی به راه میاندازند و میگویند: ما که گفتیم اینها تروریست هستند، این هم دلیلش. پس برای ریشه کردن تروریست باید با آنها مقابله کرد و مورد حملات بیشتر قرار داد.
کدام سفارت امریکا در کدام کشور جهان (به ویژه کشورهای آفریقایی، آسیایی و از جمله خاورمیانه) است که مرکز عملیات جاسوسی یا حتی نظامی نباشد؟! در امور داخلی کشورها دخالت میکنند، جنگ های قومی، قبیله ای و منطقهای راه میاندازند، مردم را به خاک و خون میکشند، بعد که کمترین بازتاب یا عکس العملی میبینند، میگویند: ما که گفتیم اینها وحشی هستند و اصول دیپلماتیک و مفاد کنوانسیونهای بینالمللی یا حقوق بشر را رعایت نمیکنند؟
آن موقعی که کارمندان هلال احمر ما را به گروگان میگیرند، به نمایندگی ما ریخته و دیپلماتها را گروگان گرفته و به امریکا نیز میبرند، حتی زائرین را میدزدند و آدم ربایی در سرتاسر جهان با دخالت مستقیم سیا، اف بی آی و حتی نیروی نظامی پنتاگون صورت میگیرد و رئیس جمهور یک کشوری مثل امریکا می گوید: هر کس با ما نیست، علیه ما است و ما حق داریم او را در هر کجای دنیا و از هر ملیتی که باشد، دستگیر نموده به امریکا بیاوریم، یا بدزدیم یا حتی ترور کنیم و طبق قوانین مصوب ماست، همه دفاع از حقوق بشر، دموکراسی، منافع امریکا و عین قانونمندی است، اما اگر ملتی از اهانت به مقدساتشان که مکرر صورت میپذیرد به خشم آیند، و در کشور خود تظاهرات کنند و مقابل پایگاه دشمن جمع شوند و احیاناً پرچم آن را پایین کشیده و آتش بزنند، وحشیگری است؟!
چرا اگر این انفعال مسلمانان در قبال اهانت و تعرض به والاترین اعتقادات و مقدسات آنها وحشیگری قلمداد میگردد، اما در عمل متقابل اگر ناوهای جنگی و نیروی نظامی و جنگندههای هوایی امیرکا اعزام شود، وحشیگری نیست؟ آیا قرار است با این ناوها و هواپیماها و نیروها، صد یا دویست یا هزار تظاهر کننده مقابل سفارت را بزنند، یا کشتار جمعی در میان مردم هدف، برنامه و کار این وحشیان متمدننمای امریکایی و اروپایی است؟
فریاد خشم مسلمان از اهانتی که مقدس ترین باورهایش شده وحشیگری است، اما حمایت مالی و تسلیحاتی تروریستها در کشورهای دیگر و اذعان به آن وحشیگری نیست؟
چرا باید دولت امریکا نیروی پلیس را برای محافظت از یک کشیش فراماسونی که می خواهد مراسم آتش زدن قرآن در کالیفرنیا را طبق سنت سالانه به انجام رساند و حدود دو میلیارد مسلمان را مورد تحقیر و اهانت قرار دهد، اعزام نماید و از شبکه های تلویزیونی نیز بخواهد که این مراسم را فیلمبرداری نموده و فرافکنی کند؟ و به سربازش در پادگانی واقع در یک کشور مورد تعرض و اشغال گرفته چون افغانستان دستور دهد که قرآن را به آتش بکشد و خشم مردم را برانگیزد؟ آیا این توحش در حد اعلای آن نیست؟
اوباما و کلینتون و مرکل و ... میگویند: این فیلم نفرت انگیز بود، اما هر گونه تعرض به نمایندگان یا دفاتر ما قابل قبول نیست و مقابله میکنیم؟!
خوب حالا سؤال این است که چه کسی گفته که ملاک ارزشگذاری و قضاوت امریکا و صهیونیسم بینالملل است و آنها باید تشخیص دهند که چه عملی صرفاً در حد تنفرانگیزی است و چه عملی غیر قابل تحمل بوده و پاسخش لشکرکشی است؟ حال وحشی، بی تمدن، دیکتاتور، دشمن، مهاجم و خونریز کیست؟
دیگر این منطق قابل قبول و تحمل نیست که بدترین اهانتها و جنایات را تحمیل کنند و بگویند طبق قوانین ما موجه و قانونی است و همگان در دنیا باید بپذیرند، و کمترین بازتاب، عکس العمل یا مقاومت را بگویند: طبق قوانین ما تروریسم و وحشیگری است و همه در دنیا باید آن را تقبیح و با آن مقابله کنند. این دوران تفرعن و دیکتاتوری دیگر مضمحل شده و رو به پایان است.
غصه ما نیز برای این دشمنی ها نیست، بالاخره کار دشمن دشمنی و جنگ جنگ است. بلکه غصه ما برای برخی از ایرانیها است که این طور ذلیل و خدمتگزار مطامع آنها هستند. در حالی که یک مرسی هم به آنها گفته نخواهد شد.
دشمن شناسی و وحشی شناسی امری بسیار مهم، حیاتی و در ضمن ظریفی است. به ظاهر نیست. چه بسا افرادی موهای بور و چشم های آبی داشته و کت دامن یا کت شلوار پوشیده، کراوات هم بزنند و در مستند قدرت نیز نشسته و در سازمان ملل و یا شورای امنیت نیز در موضع انسانهای فهمیده قرار گیرند، و انسان خیال کند که عاقل بوده و حرف حساب می فهمند، اما در واقع حیوانی وحشی، بلکه پستتر هستند:
«أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا» (الفرقان، 44)
ترجمه: یا گمان دارى که بیشترشان مىشنوند یا مىاندیشند، آنان جز مانند ستوران (چهارپایان) نیستند بلکه گمراهترند.
۹۱/۰۷/۰۱