صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
دوشنبه

در خصوص انجمن حجتیه توضیح دهید. چرا ...؟



شبهه(سوال):
در خصوص انجمن حجتیه توضیح دهید. چرا ...؟
آیا آقای مشایی در حال بازسازی حجتیه در قالب «نو حجتیه» است؟
این مباحث در محافل دانشجویی و البته به خاطر طرح در سایت‌ها بسیار مطرح است...


در متن یکی از این سؤال‌ها آمده بود:

مگر امام خمینی (ره) انجمن حجتیه را طرد نکرده بودند، پس چرا امثال مهندس مادرشاهی در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، مسئولیت‌های بالایی داشتند و ...؟ و در سؤالات مشابه دیگر خواسته شده که بدون تعصب اطلاعات درستی از انجمن حجتیه ارائه گردد.


پاسخ:


حضرت امام خمینی (ره) هیچ کس و هیچ گروهی را طرد نکردند، بلکه از همگان خواستند به آغوش اسلام عزیز و انقلاب اسلامی بازگردند، به اسلام روی آورند، با مردم باشند و به اسلام، کشور و مردمشان خدمت کنند. منتهی برخی از کسانی که در دوران انقلاب فاصله گرفته بودند با بصیرت و اخلاص تمام برگشتند و برخی دیگر عناد و لجاجت کردند و نه تنها برنگشتند، بلکه مواضع مخالف شدیدتری نیز گرفتند.

الف) انجمن حجتیه در قبل از انقلاب نه تنها یک تشکیلات اسلامی موجه، بلکه از قوی‌ترین تشکل‌های اسلامی به شمار می‌رفت. مؤسس این تشکیلات حجت الاسلام شیخ محمود حلبی بود که از علما و وعاظ طراز اول محسوب می‌شد و از شاگردان بارز شیخ حسنعلی اصفهانی (ره)، معروف به «نخودکی» بود. هدف اصلی انجمن حجتیه در بدو تأسیس «مبارزه با بهائیت» بود که البته هدف ارزشمندی به شمار می‌رفت، به ویژه با توجه به آن که در قالب دفاع از امام زمان (عج) مطرح می‌شد.



اما این تشکیلات ضعف‌های فراوانی داشت. ضعف عمده «نظری» انجمن حجتیه به غیر از باطل دانستن و فلسفه و نجس دانستن فیلسوف که سبب انحرافات و جمود فکری می‌شد، این بود که با کج فهمی از برخی احادیث و روایات، بر این باور بود که «دین از سیاست جداست» و تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) نباید هیچ اقدام، قیام و انقلابی صورت پذیرد و هر حرکتی باطل است و مسلمین باید دست روی دست بگذارند تا حضرت ظهور نمایند.

و ضعف عملی انجمن حجتیه آن بود که اولاً به خاطر تعهد کتبی به حکومت (و ساواک) عملاً دین را از سیاست جدا کرده بود و ثانیاً بدون توجه به این که اداره کلّ مملکت و حکومت در اختیار بهایی‌ها قرار گرفته است (1)، اصل و ریشه را رها کرده و به شاخ و برگ می‌پرداختند. به عنوان مثال نهایت مبارزه آنها با بهائیت این بود که مجالس آنان را شناسایی کنند، وارد شوند و مسلمانی که تحت تأثیر تبلیغ آنها قرار گرفته بود (به قول خودشان مبتدی) را بشناسند و به طرق متفاوت آگاهش نمایند. البته لازم به ذکر است که این انحرافات نظری و علمی سبب شده بود که به رغم ادعای عدم دخالت در سیاست، با شاه و ساواک همکاری سیاسی کنند؛ که دلایل . مستندات این همکاری نزدیک در اسناد ساواک موجود است.

ب) متأسفانه این انجمن، از ابتدای سال 56 و به صورت شدیدتر در سال 57 که حکومت فراماسون شاه در حال سرنگونی بود، نه تنها اعضای خود را از پیوستن به انقلاب و مردم نهی کرد، بلکه رسماً در مقابل انقلاب موضع‌گیری کرد. شیخ محمود حلبی شخصاً منبر می‌رفت و با استناد به احادیثی قیام را باطل و بانی و اهل آن را خروج یافته و اهل جهنم می‌خواند(؟!)

اما، افراد بسیاری از اقشار و صنوف متفاوت در این انجمن عضویت و حضور فعال داشتند که اعتقاد و تعلق‌شان به اسلام و مهدویت بود و نه به تحزّب و انجمن حجتیه. لذا به سرعت و یا به تناوب، به صفوف انقلابیون پیوستند. در میان آنان هم افراد عادی (جوانان علاقمند به اسلام و فعالیت) وجود داشت و هم افراد دانشمند، هم افراد مدیر و مدبر و حتی افراد بسیار سرشناس.

پ)  پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، دیگر موضوعیتی برای ادامه فعالیت انجمن باقی نمانده بود، چرا که دیگر نه حکومت واگذار شده به بهائیان وجود داشت و نه لجنه‌ی بهایئت وابسته به اسرائیل (در محل حوزه هنری فعلی) و نه بهائیان فعال که اغلب به هندوستان و برخی به امریکا و اروپا گریخته بودند. لذا چاره‌ای نداشتند مگر آن که یا تشکیلات پاشیده خود را منحل کنند و یا هر چند دیر، اما به انقلاب بپیوندند.

جمع کثیری پیوستند، اما تشکیلات به رهبری شیخ محمود حلبی و برخی از اطرافیان وی، بدتر موضع گیری‌کردند. تا آن که امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانی‌های خود به صراحت از این انجمن حجتیه نام برد و فرمود:

«دسته‌ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه‌ی دربار می‌ساییدند، یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند! دیروز مقدس نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‍اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از این که در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد، فریاد وا اسلاما سر می‌دهند. دیروز حجتیه‌ای‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابی‌ شده‌اند. ولایتی‌های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیُش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند.»

(منشور روحانیت ۶۷.۱۲.۳)

ت) پس از آن مقرر شد تا این تشکیلات که رسماً به نام «انجمن خیریه حجتیه» به ثبت رسیده بود، منحل گردد. اما هیئت مدیره آن با زرنگی تمام آن را «تعطیل» اعلام کردند و نه منحل.

بیانی از آیت الله خزئلی:


همان گونه که بیان شد، در این انجمن افراد متدین و انقلابی بسیاری نیز وجود داشتند که به انقلاب پیوسته بودند. شخصی در همان اوایل انقلاب از آیت الله خزئلی سؤال کرد: مسئله انجمن حجتیه اکنون چیست و آیا حضرت امام شما را در این رابطه نماینده خود معرفی کرده‌اند؟ ایشان پاسخ دادند: روزی برای دیدار و گفتگو با حضرت امام در این رابطه به بیت ایشان رفتم. در آنجا شهید مطهری را دیدم و معلوم شد هر دو به رغم عدم هماهنگی با یک‌دیگر به یک منظور، یعنی سؤال در خصوص انجمن حجتیه آمده‌ایم. لذا با هم مشرف شدیم و از امام سؤال کردیم: «آیا اجازه می‌دهید که ما موتوری شویم تا این کشتی انجام را به ساحل انقلاب برسانیم؟» و ایشان اجازه فرمودند. آیت الله خزئلی افزود: البته شهید مطهری از من جلوتر بود، چرا که ایشان حتی اسامی افراد مؤمن، متعهد و انقلابی را فهرست کرده بودند، اما ایشان چند روز پس از این ملاقات ترور و شهید شدند و من در این امر دست تنها ماندم».

پس، هر چند پس از انقلاب تشکیلات انجمن حجتیه منحرف‌تر از گذشته شده بود، اما افراد متدین و با سابقه انجمن بودند که از همان ابتدا به انقلاب و مردم پیوسته بودند و به همین دلیل از انجمن جدا شده بودند. لذا شناسایی آنها لازم بود. انقلاب و نظام نیز نورسیده بود و نیاز به نیروهای مؤمن، انقلابی و کارآزموده داشت. لذا بسیاری از این افراد را با آغوش باز پذیرفت و حتی در سمت‌های متفاوت به کار گرفت. چرا که با پیوستن به صفوف مردم انقلابی، دیگر فرقی با دیگران نداشتند.

ث) وضعیت کنونی انجمن حجتیه:

انجمن پس از انحلال یا به قول خودشان تعطیلی و به ویژه پس از مرگ شیخ محمود حلبی در دی ماه 1376، به فعالیت پنهان یا به قول معروف «زیرزمینی» پرداخت.

ریاست انجمن حجتیه در حال حاضر با یکی از شاگردان و یاران دیرین حلبی به نام «حجت الاسلام حسینی» است و اسم مستعار او در آن زمان و به ویژه در هر کجا که با لباس غیر روحانی حضور می‌یافت، آقای «آرام» بود.

بغض انجمن حجتیه، که بیشتر به حزب و تشکیلات خود اعتقاد و علاقه داشتند تا به اسلام و امام زمان (عج) روز به روز تشدید شد، تا آنجا که در فتنه 88، با بهایی‌ها، سلطنت طلب‌ها، منافقین و به قول معروف «از سروش تا گوگوش» همراه شدند و به رغم آن که همیشه دم از جدایی دین از سیاست می‌زدند، بسیار فعالانه در سیاست دخالت کردند، اما در جبهه دشمن. بله؛ چنان چه امام حسین (ع) فرمود: «خدا راجع به بهشت‌اش فریب نمی‌خورد.» لذا همه امتحان داده و ماهیت اصلی خود را آشکار می‌کنند.

حضور انجمن حجتیه در عرصه‌ی سیاست و البته علیه ولایت و جمهوری اسلامی ایران و شرکت فعال در فتنه 88، آن قدر مشهود و مستدل بود که دکتر عبدالعلی سروش که خود به صف مخالفین با دین و انقلاب اسلامی پیوسته است در مصاحبه‌ای گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.» و وزیر اطلاعات (بر اساس شواهد و اسناد) گفت: «از اوباما تا انجمن حجّتیه برای سوء استفاده از انتخابات متحد شده‌اند». لذا تکلیف مسلمانان، مؤمنین، ولایتی‌ها و انقلابی‌ها و هر فرد عاقل، باشعور و بصیر دیگری در قبال آنها کاملاً معلوم است.

ج) آقای مشایی و بازسازی نوحجتیه:

اما در این خصوص که آیا آقای مشایی در حال بازسازی مجدد انجمن حجتیه در قالب «نو حجتیه» است یا خیر؟ ما اطلاع دقیقی نداریم و به جز شایعه چیزی نشنیده‌ایم. در هر حال بازار شایعه داغ است. امروزه «می‌گویند ...» بیشتر از اخبار دقیق و یا شواهد و اسناد معتبر رایج می‌شوند و ما نمی‌توانیم و نباید بر اساس «می‌گویند»ها و شایعه‌ها باور و قضاوت کنیم.


مرتبط:


*- با نقل روایاتی بیان می‌دارند که هر قیامی قبل از قیام حضرت مهدی (عج) باطل است و قیام کنندگان اهل جهنم هستند ... و به همین دلیل قیام ملت ایران، بحرین و ... را قیامی باطل می‌نامند!

*- منظور از این که می گویند: نباید در زمان غیبت حکومت تشکیل گردد چیست؟



ایکس شبهه



نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه


شبهه(سوال):
در خصوص انجمن حجتیه توضیح دهید. چرا ...؟
آیا آقای مشایی در حال بازسازی حجتیه در قالب «نو حجتیه» است؟
این مباحث در محافل دانشجویی و البته به خاطر طرح در سایت‌ها بسیار مطرح است...


در متن یکی از این سؤال‌ها آمده بود:

مگر امام خمینی (ره) انجمن حجتیه را طرد نکرده بودند، پس چرا امثال مهندس مادرشاهی در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری، مسئولیت‌های بالایی داشتند و ...؟ و در سؤالات مشابه دیگر خواسته شده که بدون تعصب اطلاعات درستی از انجمن حجتیه ارائه گردد.


پاسخ:


حضرت امام خمینی (ره) هیچ کس و هیچ گروهی را طرد نکردند، بلکه از همگان خواستند به آغوش اسلام عزیز و انقلاب اسلامی بازگردند، به اسلام روی آورند، با مردم باشند و به اسلام، کشور و مردمشان خدمت کنند. منتهی برخی از کسانی که در دوران انقلاب فاصله گرفته بودند با بصیرت و اخلاص تمام برگشتند و برخی دیگر عناد و لجاجت کردند و نه تنها برنگشتند، بلکه مواضع مخالف شدیدتری نیز گرفتند.

الف) انجمن حجتیه در قبل از انقلاب نه تنها یک تشکیلات اسلامی موجه، بلکه از قوی‌ترین تشکل‌های اسلامی به شمار می‌رفت. مؤسس این تشکیلات حجت الاسلام شیخ محمود حلبی بود که از علما و وعاظ طراز اول محسوب می‌شد و از شاگردان بارز شیخ حسنعلی اصفهانی (ره)، معروف به «نخودکی» بود. هدف اصلی انجمن حجتیه در بدو تأسیس «مبارزه با بهائیت» بود که البته هدف ارزشمندی به شمار می‌رفت، به ویژه با توجه به آن که در قالب دفاع از امام زمان (عج) مطرح می‌شد.



اما این تشکیلات ضعف‌های فراوانی داشت. ضعف عمده «نظری» انجمن حجتیه به غیر از باطل دانستن و فلسفه و نجس دانستن فیلسوف که سبب انحرافات و جمود فکری می‌شد، این بود که با کج فهمی از برخی احادیث و روایات، بر این باور بود که «دین از سیاست جداست» و تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج) نباید هیچ اقدام، قیام و انقلابی صورت پذیرد و هر حرکتی باطل است و مسلمین باید دست روی دست بگذارند تا حضرت ظهور نمایند.

و ضعف عملی انجمن حجتیه آن بود که اولاً به خاطر تعهد کتبی به حکومت (و ساواک) عملاً دین را از سیاست جدا کرده بود و ثانیاً بدون توجه به این که اداره کلّ مملکت و حکومت در اختیار بهایی‌ها قرار گرفته است (1)، اصل و ریشه را رها کرده و به شاخ و برگ می‌پرداختند. به عنوان مثال نهایت مبارزه آنها با بهائیت این بود که مجالس آنان را شناسایی کنند، وارد شوند و مسلمانی که تحت تأثیر تبلیغ آنها قرار گرفته بود (به قول خودشان مبتدی) را بشناسند و به طرق متفاوت آگاهش نمایند. البته لازم به ذکر است که این انحرافات نظری و علمی سبب شده بود که به رغم ادعای عدم دخالت در سیاست، با شاه و ساواک همکاری سیاسی کنند؛ که دلایل . مستندات این همکاری نزدیک در اسناد ساواک موجود است.

ب) متأسفانه این انجمن، از ابتدای سال 56 و به صورت شدیدتر در سال 57 که حکومت فراماسون شاه در حال سرنگونی بود، نه تنها اعضای خود را از پیوستن به انقلاب و مردم نهی کرد، بلکه رسماً در مقابل انقلاب موضع‌گیری کرد. شیخ محمود حلبی شخصاً منبر می‌رفت و با استناد به احادیثی قیام را باطل و بانی و اهل آن را خروج یافته و اهل جهنم می‌خواند(؟!)

اما، افراد بسیاری از اقشار و صنوف متفاوت در این انجمن عضویت و حضور فعال داشتند که اعتقاد و تعلق‌شان به اسلام و مهدویت بود و نه به تحزّب و انجمن حجتیه. لذا به سرعت و یا به تناوب، به صفوف انقلابیون پیوستند. در میان آنان هم افراد عادی (جوانان علاقمند به اسلام و فعالیت) وجود داشت و هم افراد دانشمند، هم افراد مدیر و مدبر و حتی افراد بسیار سرشناس.

پ)  پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، دیگر موضوعیتی برای ادامه فعالیت انجمن باقی نمانده بود، چرا که دیگر نه حکومت واگذار شده به بهائیان وجود داشت و نه لجنه‌ی بهایئت وابسته به اسرائیل (در محل حوزه هنری فعلی) و نه بهائیان فعال که اغلب به هندوستان و برخی به امریکا و اروپا گریخته بودند. لذا چاره‌ای نداشتند مگر آن که یا تشکیلات پاشیده خود را منحل کنند و یا هر چند دیر، اما به انقلاب بپیوندند.

جمع کثیری پیوستند، اما تشکیلات به رهبری شیخ محمود حلبی و برخی از اطرافیان وی، بدتر موضع گیری‌کردند. تا آن که امام خمینی (ره) در یکی از سخنرانی‌های خود به صراحت از این انجمن حجتیه نام برد و فرمود:

«دسته‌ای دیگر از روحانی نماهایی که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه‌ی دربار می‌ساییدند، یک مرتبه متدین شده و بر روحانیون عزیز و شریفی که برای اسلام آن همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند! دیروز مقدس نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز می‌گویند مسئولین نظام کمونیست شده‍اند. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان (ارواحنا فداه) را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز از این که در گوشه‌ای خلاف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ می‌دهد، فریاد وا اسلاما سر می‌دهند. دیروز حجتیه‌ای‌ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابی‌ شده‌اند. ولایتی‌های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیُش نبوده است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند.»

(منشور روحانیت ۶۷.۱۲.۳)

ت) پس از آن مقرر شد تا این تشکیلات که رسماً به نام «انجمن خیریه حجتیه» به ثبت رسیده بود، منحل گردد. اما هیئت مدیره آن با زرنگی تمام آن را «تعطیل» اعلام کردند و نه منحل.

بیانی از آیت الله خزئلی:


همان گونه که بیان شد، در این انجمن افراد متدین و انقلابی بسیاری نیز وجود داشتند که به انقلاب پیوسته بودند. شخصی در همان اوایل انقلاب از آیت الله خزئلی سؤال کرد: مسئله انجمن حجتیه اکنون چیست و آیا حضرت امام شما را در این رابطه نماینده خود معرفی کرده‌اند؟ ایشان پاسخ دادند: روزی برای دیدار و گفتگو با حضرت امام در این رابطه به بیت ایشان رفتم. در آنجا شهید مطهری را دیدم و معلوم شد هر دو به رغم عدم هماهنگی با یک‌دیگر به یک منظور، یعنی سؤال در خصوص انجمن حجتیه آمده‌ایم. لذا با هم مشرف شدیم و از امام سؤال کردیم: «آیا اجازه می‌دهید که ما موتوری شویم تا این کشتی انجام را به ساحل انقلاب برسانیم؟» و ایشان اجازه فرمودند. آیت الله خزئلی افزود: البته شهید مطهری از من جلوتر بود، چرا که ایشان حتی اسامی افراد مؤمن، متعهد و انقلابی را فهرست کرده بودند، اما ایشان چند روز پس از این ملاقات ترور و شهید شدند و من در این امر دست تنها ماندم».

پس، هر چند پس از انقلاب تشکیلات انجمن حجتیه منحرف‌تر از گذشته شده بود، اما افراد متدین و با سابقه انجمن بودند که از همان ابتدا به انقلاب و مردم پیوسته بودند و به همین دلیل از انجمن جدا شده بودند. لذا شناسایی آنها لازم بود. انقلاب و نظام نیز نورسیده بود و نیاز به نیروهای مؤمن، انقلابی و کارآزموده داشت. لذا بسیاری از این افراد را با آغوش باز پذیرفت و حتی در سمت‌های متفاوت به کار گرفت. چرا که با پیوستن به صفوف مردم انقلابی، دیگر فرقی با دیگران نداشتند.

ث) وضعیت کنونی انجمن حجتیه:

انجمن پس از انحلال یا به قول خودشان تعطیلی و به ویژه پس از مرگ شیخ محمود حلبی در دی ماه 1376، به فعالیت پنهان یا به قول معروف «زیرزمینی» پرداخت.

ریاست انجمن حجتیه در حال حاضر با یکی از شاگردان و یاران دیرین حلبی به نام «حجت الاسلام حسینی» است و اسم مستعار او در آن زمان و به ویژه در هر کجا که با لباس غیر روحانی حضور می‌یافت، آقای «آرام» بود.

بغض انجمن حجتیه، که بیشتر به حزب و تشکیلات خود اعتقاد و علاقه داشتند تا به اسلام و امام زمان (عج) روز به روز تشدید شد، تا آنجا که در فتنه 88، با بهایی‌ها، سلطنت طلب‌ها، منافقین و به قول معروف «از سروش تا گوگوش» همراه شدند و به رغم آن که همیشه دم از جدایی دین از سیاست می‌زدند، بسیار فعالانه در سیاست دخالت کردند، اما در جبهه دشمن. بله؛ چنان چه امام حسین (ع) فرمود: «خدا راجع به بهشت‌اش فریب نمی‌خورد.» لذا همه امتحان داده و ماهیت اصلی خود را آشکار می‌کنند.

حضور انجمن حجتیه در عرصه‌ی سیاست و البته علیه ولایت و جمهوری اسلامی ایران و شرکت فعال در فتنه 88، آن قدر مشهود و مستدل بود که دکتر عبدالعلی سروش که خود به صف مخالفین با دین و انقلاب اسلامی پیوسته است در مصاحبه‌ای گفت: «واقعیت این است که در درون جنبش سبز هم دینداران و هم غیردینداران، هم چپ‌ها و سکولارهای فلسفی و حتی افرادی از انجمن حجتیه وجود دارند و این را نه می‌توان انکار کرد و نه می‌توان مخفی نگاه داشت.» و وزیر اطلاعات (بر اساس شواهد و اسناد) گفت: «از اوباما تا انجمن حجّتیه برای سوء استفاده از انتخابات متحد شده‌اند». لذا تکلیف مسلمانان، مؤمنین، ولایتی‌ها و انقلابی‌ها و هر فرد عاقل، باشعور و بصیر دیگری در قبال آنها کاملاً معلوم است.

ج) آقای مشایی و بازسازی نوحجتیه:

اما در این خصوص که آیا آقای مشایی در حال بازسازی مجدد انجمن حجتیه در قالب «نو حجتیه» است یا خیر؟ ما اطلاع دقیقی نداریم و به جز شایعه چیزی نشنیده‌ایم. در هر حال بازار شایعه داغ است. امروزه «می‌گویند ...» بیشتر از اخبار دقیق و یا شواهد و اسناد معتبر رایج می‌شوند و ما نمی‌توانیم و نباید بر اساس «می‌گویند»ها و شایعه‌ها باور و قضاوت کنیم.


مرتبط:


*- با نقل روایاتی بیان می‌دارند که هر قیامی قبل از قیام حضرت مهدی (عج) باطل است و قیام کنندگان اهل جهنم هستند ... و به همین دلیل قیام ملت ایران، بحرین و ... را قیامی باطل می‌نامند!

*- منظور از این که می گویند: نباید در زمان غیبت حکومت تشکیل گردد چیست؟



ایکس شبهه

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۱۸
پاسدار ولایت مطلقه فقیه

نظرات  (۱)

۲۵ فروردين ۹۵ ، ۰۳:۵۸ بسیجی وپیروولایت
لعنت خدا بردشمنان حضرت آیه الله العظمی امام  خامنه ای (مدظله العالی)
لعنت خدابردشمنان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران
لعنت خدا بر همه فرقه های ضاله که در ظاهر و باطن ، قصدتضعیف وضربه زدن به اسلام ناب محمدی وعلوی ( صلوات الله وسلامه علیهم ) را دارند.
سلام خدابرحضرت آیه الله العظمی امام خامنه ای (مدظله العالی) سردمدار مبارزه با دشمنان اسلام
سلام  خدابرعلامه پرهیزگارحضرت  آیه الله حلبی (رضوان الله تعالی علیه) که عمرشریف وگرانمایه خودرا وقف خدمت خالصانه به اسلام ناب و امام زمان (عج) کرد.
                   ____________
 دشمنان انجمن حجتیه ، برای مطرح کردن خود و رسیدن به  منصب و جایگاه دنیایی ،گهگاهی  می نشینید و انواع  اراجیف که  به فکرخبیث وپلیدشان می رسد ، درمورد انجمن حجتیه می بافند وبرای خوشی دو روز دنیا ، در رسانه ها ، تریبون ها وفضای مجازی و...  تا آنجا که می توانندو از عهده شان برمی آید ناجوانمردانه ،رذیلانه وبی شرمانه باوصله های نامربوط به انجمن می تازندو انسانیت وشرافت خودرازیرپا می گذارند. 
ازخداوندمتعال می خواهم به دشمنان انجمن حجتیه ، شفای روحی عنایت فرمایدوبه جلالت وکرامت خودموجبات هدایتشان را فراهم گرداندواز این کج روی ها و تهمت زدن ها که قلب امام زمان (سلام الله علیه) رابه درد می آورند به راه راست بکشاند.
وامابعد
انجمن حجتیه، درزمان حکومت منحوس پهلوی و چه  بعدازپیروزی شکوهمندانقلاب اسلامی، هرگز هیچ موضعی علیه  حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی نگرفت وهیچ نوع انحرافی ازاین بزرگواران دیده نشده است وحتی پس از تعطیلی انجمن  همواره مورد تائید دلسوزان واقعی نظام مقدس جمهوری اسلامی و مراجع عظام تقلید بوده ومی باشد. باتوجه به اینکه  هیچ اسنادو مدارک موثق و هیچ اثری  از موضع گیری ها وانحراف انجمن حجتیه وجود ندارد ،دشمنان کوردل برچه پایه واساس ، به انجمن حجتیه ، هجمه برده و هزارویک وصله نامربوط که برازنده خودشان است به انجمن حجتیه می چسبانند؟!! و  در کنار فرقه های ضاله قرارمی دهند؟!!!
دشمنان انجمن حجتیه، اگر  دین ندارند ، به مصداق این سخن بیدارکننده حضرت امام حسین (علیه السلام) که فرمود 《اگردین ندارید لا اقل آزاده(انسان) باشید》 لا اقل انسان باشندوتوجه داشته باشند که  هرچه شنیدند ، به راحتی بازگونکنندو با آبروی دیگران بازی نکنند و  اگرمدعی دین داری هستند باید بترسند از عواقب آنچه  مرتکب می شوند.
 دشمنان انجمن حجتیه ،اگرمسلمان هستند، بایدبدانند  وعده الهی حق است و آنکس ، تهمتی به کسی زده ، نمیردتا به سر خودش و خانواده اش بیاید وبه آن مبتلاشودو تا مغز استخوانش  بسوزد و این را نیزحتما"باید بدانند پیامبراکرم(ص)  فرمود :
  " بزرگی گناه تهمت زننده به بزرگی گناه کسی است که بامادرخود مرتکب گناه کبیره زنا شده است . "
بنابراین دشمنان انجمن حجتیه ، اگر واقعا" انسان  و مسلمان واقعی هستند، کاری نکنند تا با این تهمت زدن ها ، در قیامت ، نامه اعمالشان  به دست چپ شان داده شود و در آن نوشته شده باشد
" نوع گناه شما تهمت زننده ؛   ارتکاب زنا با مادر"

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی