نیویورک تایمز: ترساندن خوب است اما حیف که ایران نمی ترسد
نیویورک
تایمز نوشت: هیلاری کلینتون هفته گذشته ادعا کرد «دنیا در آستانه ورود به
عصر نوینی است که مدیریت جهانی آمریکا در آن حیاتی خواهد بود.» قاعدتاً این
یک خبر خوب است. اما وقتی نوبت به مدیریت می رسد نیاز به شفافیت بیشتر می
شود؛ در حالی که با توجه به آنکه ایران در آستانه تولید یک بمب هسته ای
است]![ به نظر می رسد دولت اوباما بیشتر دچار سرگشتگی است تا شفافیت و
دشوار به نظر می رسد که بتوان سیاست آمریکا در خصوص ایران را معتبر دانست.
آیا دولت اوباما دست اندرکار تشدید فشارهاست و یا دوباره تصمیم به تماس
دیپلماتیک با ایران گرفته است؟ کسانی که سخنان ماه گذشته باراک اوباما در
این خصوص را شنیده اند، بر سر اینکه وی کدامیک از این دو مسیر را انتخاب
کرده دچار اختلاف نظر هستند.
این روزنامه اضافه کرد: اوباما ماه گذشته
در دیدار با جمعی از خبرنگاران در کاخ سفید تلاش کرد از خود تصویر فردی را
به نمایش بگذارد که به موضوع ایران احاطه کامل دارد. اما نتیجه آن شد که دو
برداشت کاملاً متفاوت از ذهنیت او به وجود بیاید؛ یکی اینکه تمایل بیشتری
برای برتری روش دیپلماتیک وجود دارد و دیگر اینکه دیپلماسی جدیدی در کار
نخواهد بود. به این ترتیب این دو موضع کاملاً متفاوت در مقاله های کاملاً
متضاد دو نویسنده متبحر در روزنامه واشنگتن پست، آن هم به فاصله چند روز،
به رشته تحریر درآمد. این نشان می دهد که سخنان رئیس جمهور به قدری گنگ و
مبهم بود که امکان یک برداشت واحد از نحوه برخورد آقای اوباما با موضوع
ایران وجود نداشت.
نیویورک تایمز هشدار می دهد: یک مقام عالیرتبه از
اتحادیه اروپا طرح های آمریکا را غیرشفاف توصیف کرد و گفت: «در این مرحله
هرچیزی که شک و تردید در خصوص نیات ما را به ایران نشان بدهد، سبب هدر رفتن
بیشتر فرصت ها شده و فاجعه بار خواهد بود.» توصیف رابرت کاگان هم از موضع
محکم رئیس جمهور جالب توجه است زیرا از جنس مجموعه ای از هشدارهای فله ای
است که آمریکایی ها از ژوئیه به این سو برای تهران فرستاده اند.
نیویورک
تایمز با مرور مواضع آشفته کسانی چون لئون پانتا رئیس سیا و مایکل هایدن
رئیس سابق سازمان و نیز اظهارات مایک مولن رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا
درباره نحوه مواجهه با چالش ایران می نویسد: مشکل بررسی این مواضع در این
است که هیچ بخشی از سخنان اوباما با این مواضع مطابقت ندارد. جرج پکرویچ،
معاون تحقیقاتی رئیس جمهور و رئیس سیاست هسته ای موسسه صلح بین المللی
کارنگی درباره این پرسش که «میزان جدیت و کارایی سخنانی که به نظر محکم و
تند می رسند، از نظر وی تا چه اندازه است؟»، می گوید؛ «این مواضع هیچ
تاثیری بر ایران ندارند. به نظر من این حرف ها بیشتر برای ساکت کردن
منتقدان در داخل آمریکا زده می شود تا برای ترساندن ایران. استفاده مناسب
از زور در برابر ایران برای ایالات متحده مطلوب است اما به نظر من، ما این
حربه را در اختیار نداریم.» نیویورک تایمز می نویسد: بنابراین باید راجع به
سخنان ماه اوت آقای اوباما که گزینه گفتگو را دوباره بر روی میز قرار
داده، چگونه فکر کرد؟
دیوید ایگناتیوس نویسنده مقاله «اوباما خواهان
نسخه جدیدی از گفتگوست» به توضیحات یک مقام ارشد برای میهمانان رئیس جمهور
استناد می کند. وی گفته بود تحریم های فعلی راهی برای تاثیرگذاری در
محاسبات «هزینه - فایده» ایران بودند. آقای ایگناتیوس افزود رئیس جمهور خود
«مطمئن نیست» حاکمان ایران در سیاست هسته ای که می تواند به آنها امکان
برخورداری از بمب هسته ای را بدهد، تا چه حد سبک و سنگین کنند. اینکه رئیس
جمهور نامطمئن است، قابل درک است. اما چرا به تهران و متحدان ایالات
متحده، شواهدی از سرگشتگی آمریکایی ها نشان می دهد؟