صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
چهارشنبه

بیانی دیگر: مگر قرآن برای هدایت همگان نیامده، پس چرا تفسیر؟

سوال:
مگر قرآن برای هدایت همگان نیامده است، پس چرا تفسیر؟
نگویید سنت و حدیث وجود دارد،
فرض کنید به جز قرآن در اختیار ما نیست و پاسخ دهید.


اگر چنین فرضی نماییم و قرار باشد که حدیث و روایتی در اختیار نباشد، باید نتیجه بگیریم که قرآن کریم قابل رجوع، فهم، قبول و اجرا نمی‌باشد.‌ بی‌تردید، کتاب بدون معلم، قابل فهم نیز نیست، چه رسد به قبول، باور و اجرا.

مضافاً بر این که با تلاوت آیات قرآن کریم، نتیجه می‌گیریم که خداوند متعال به نشدنی‌ها حکم کرده است. چناچه فرموده: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» فرمود، «اولی الالباب» فرمود، «انما ولیکم الله و رسوله و ...» و جز مردم آن زمان، و آن هم کسانی که نزدیک یا در همان شهر و دیار بودند، کسی نمی‌تواند به رسول رجوع کند. و هم چنین هیچ اجرایی نیز بدون نمونه‌ی مشهود میسر نیست.

اگر فرض کنیم که امروز فقط قرآن در اختیار ماست، می‌شویم مثل وهابی‌ها و دین را هر گونه که خودمان بخواهیم و نفس‌مان بخواهد و یا دیگران دیکته کنند تفسیر به رأی خواهیم نمود. و بعد از خدا می‌پرسیم: شما که در کلام وحی فرموده‌اید که «رسول و کتاب و میزان» را با هم فرستادید و فرمودید «رسول، کناب و نور» را با هم فرستادید و فرمودید در هر چه اختلاف می‌کنید، آن را به خدا و رسول بازگردانید و ...، ما امروز چه کنیم؟! خدایا! تو در قرآن فرمودی نماز را اقامه کنید، اما نفرمودی که چگونه؟ و همین‌طور جزئیات بسیاری از احکام دیگر را نفرمودی و فرمودی که به رسول مراجعه کنید و از بیاموزید و او را تبعیت کنید. حالا ما انسان‌های قرون بعدی و به ویژه قرن بیستم به بعد باید چه کنیم؟

پس قرآن برای هدایت همگان است، معنایش این نیست که هر کسی خودش هر طوری که می‌خواهد بخواند، بفهمد و عمل کند. بلکه همگان می‌توانند به قرآن رجوع کنند و آموزه‌های قرآن که از جمله آنها رجوع به رسول (ص) را بشنوند یا بخوانند و عمل کنند.

به عنوان مثال: اگر گفته شد که امکان تحصیل برای همگان است، معنایش این نیست که دیگر مدرسه، کتاب و معلم و تدریسی نیز در کار نیست. اگر گفته شد که مثلاً این لابراتوار، این استخر، این مجلس و ... برای عموم است، معنایش این نیست که دیگر هیچ برنامه، ضابطه و قانونی ندارد. اگر قرار بود کسی علمی را بدون معلم یاد بگیرد و یا رفتاری را بدون الگو انجام دهد، دیگر این همه دبستان تا دانشگاه و ... را تأسیس نمی‌کردند، بلکه مقدری کتاب منتشر کرده و در اختیار بی‌سوادان قرار می‌دادند. حتی الف باء را نمی‌توان بدون معلم یاد گرفت، چه رسد به قرآن کریم.

قرآن برای همگان است و خودش نیز راه بهره‌وری همگان آنها را معرفی نموده است که از جمله آن راه‌ها همین رجوع به رسول و اولی‌الامر است. نمونه‌ی بسیار واضحش همین مهمی است که شما اشاره کردید، «قرآن برای هدایت همگان است». یکی می‌گوید: پس دیگر حدیث و روایت لازم نیست، یکی می‌گوید در همین قرآن فرموده که لازم است، یکی می‌گوید: حسبنا کتاب‌الله - یعنی کتاب خدا برای ما کافیست (عمر). یکی می‌گوید: من از میان شما می‌روم، اما کتاب و عترت را باقی می‌گذارم (پیامبر اکرم ص).

حالا کدام سخن درست است، کدام برداشت یا تفسیر درست است، این اختلاف چگونه حل می‌شود، اگر هر کسی خودش رجوع به قرآن کند که وضع همین می‌شود که الان هست، و هدایتی صورت نمی‌گیرد. لذا مکرر و مکرر دستور فرمود که رسول را فقط به عنوان یک نامه‌رسان نفرستادم، بلکه «هیچ رسولی نفرستادم، مگر برای اطاعت».

مگر خداوند متعال که هادی بشر است فرموده که من فقط برای شما کتاب می‌فرستم؟ یا مگر منظور از کتاب ظاهر همین چند خط نوشتار بر روی چند صفحه کاغذ و در میان دو جلد است؟ خیر. بلکه فرمود: برای قیام انسان به قسط (در خودش و در جامعه) رسول را با آیات و معجزات و به همراهش کتاب و میزان (اسوه، الگو) را می‌فرستم. حال چرا یک عده گمان می‌کنند که می‌توانند قانون هدایت الهی را تغییر دهند؟ اینک به این نمونه از آیات توجه فرمایید:

«‌لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط ...»(الحدید، 25)

ترجمه: به درستی که ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسیل داشتیم، و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم را به عدالت خوى دهند.

«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً» (النساء، ‌64)

ترجمه: و ما هیچ پیامبرى نفرستادیم جز براى آنکه به اذن خدا، فرمان وى ببرند و اگر آنها هنگامى که بر خودشان ستم مى‏کنند پیش تو آیند و از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر [نیز] برایشان آمرزش بخواهد، بى‏گمان خدا را توبه پذیر مهربان یابند.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً» (النساء، 59)

ترجمه: اى افرادى که ایمان آورده‏اید! خدا و رسول و صاحبان امر خود را اطاعت کنید. و اگر در باره چیزى بنزاع پرداختید حکم آنرا بخدا و رسول واگذار نمائید.

اینها همه آیات صریح و روشن قرآن کریم است که هر کسی می‌تواند رجوع کند و حتی با خواندن ظاهرش، راه چگونه هدایت شدن، که مستلزم اطاعت از پیامبر اکرم (ص) در زمان حیات و پس از آن، به شیوه‌ای که خود او فرموده است را بیاموزد. و بدیهی است که اگر کسی رجوع کند، اما عمل ننماید، هدایت نخواهد شد. مثل این که کسی به پزشک رجوع کند، اما نسخه‌اش را عمل نکند، یا به دانشگاه رفته، کتاب‌های رشته‌اش را نیز بخرد، اما به استاد رجوع نکند، یا برای شنا بدون تعلیم و تعلم نزد مربی، خود را به استخر عمیق یا دریا بیاندازد، معلوم است که غرق خواهد شد.


«ایکس - شبهه»
x-shobhe.com


نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
سوال:
مگر قرآن برای هدایت همگان نیامده است، پس چرا تفسیر؟
نگویید سنت و حدیث وجود دارد،
فرض کنید به جز قرآن در اختیار ما نیست و پاسخ دهید.


اگر چنین فرضی نماییم و قرار باشد که حدیث و روایتی در اختیار نباشد، باید نتیجه بگیریم که قرآن کریم قابل رجوع، فهم، قبول و اجرا نمی‌باشد.‌ بی‌تردید، کتاب بدون معلم، قابل فهم نیز نیست، چه رسد به قبول، باور و اجرا.

مضافاً بر این که با تلاوت آیات قرآن کریم، نتیجه می‌گیریم که خداوند متعال به نشدنی‌ها حکم کرده است. چناچه فرموده: «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول» فرمود، «اولی الالباب» فرمود، «انما ولیکم الله و رسوله و ...» و جز مردم آن زمان، و آن هم کسانی که نزدیک یا در همان شهر و دیار بودند، کسی نمی‌تواند به رسول رجوع کند. و هم چنین هیچ اجرایی نیز بدون نمونه‌ی مشهود میسر نیست.

اگر فرض کنیم که امروز فقط قرآن در اختیار ماست، می‌شویم مثل وهابی‌ها و دین را هر گونه که خودمان بخواهیم و نفس‌مان بخواهد و یا دیگران دیکته کنند تفسیر به رأی خواهیم نمود. و بعد از خدا می‌پرسیم: شما که در کلام وحی فرموده‌اید که «رسول و کتاب و میزان» را با هم فرستادید و فرمودید «رسول، کناب و نور» را با هم فرستادید و فرمودید در هر چه اختلاف می‌کنید، آن را به خدا و رسول بازگردانید و ...، ما امروز چه کنیم؟! خدایا! تو در قرآن فرمودی نماز را اقامه کنید، اما نفرمودی که چگونه؟ و همین‌طور جزئیات بسیاری از احکام دیگر را نفرمودی و فرمودی که به رسول مراجعه کنید و از بیاموزید و او را تبعیت کنید. حالا ما انسان‌های قرون بعدی و به ویژه قرن بیستم به بعد باید چه کنیم؟

پس قرآن برای هدایت همگان است، معنایش این نیست که هر کسی خودش هر طوری که می‌خواهد بخواند، بفهمد و عمل کند. بلکه همگان می‌توانند به قرآن رجوع کنند و آموزه‌های قرآن که از جمله آنها رجوع به رسول (ص) را بشنوند یا بخوانند و عمل کنند.

به عنوان مثال: اگر گفته شد که امکان تحصیل برای همگان است، معنایش این نیست که دیگر مدرسه، کتاب و معلم و تدریسی نیز در کار نیست. اگر گفته شد که مثلاً این لابراتوار، این استخر، این مجلس و ... برای عموم است، معنایش این نیست که دیگر هیچ برنامه، ضابطه و قانونی ندارد. اگر قرار بود کسی علمی را بدون معلم یاد بگیرد و یا رفتاری را بدون الگو انجام دهد، دیگر این همه دبستان تا دانشگاه و ... را تأسیس نمی‌کردند، بلکه مقدری کتاب منتشر کرده و در اختیار بی‌سوادان قرار می‌دادند. حتی الف باء را نمی‌توان بدون معلم یاد گرفت، چه رسد به قرآن کریم.

قرآن برای همگان است و خودش نیز راه بهره‌وری همگان آنها را معرفی نموده است که از جمله آن راه‌ها همین رجوع به رسول و اولی‌الامر است. نمونه‌ی بسیار واضحش همین مهمی است که شما اشاره کردید، «قرآن برای هدایت همگان است». یکی می‌گوید: پس دیگر حدیث و روایت لازم نیست، یکی می‌گوید در همین قرآن فرموده که لازم است، یکی می‌گوید: حسبنا کتاب‌الله - یعنی کتاب خدا برای ما کافیست (عمر). یکی می‌گوید: من از میان شما می‌روم، اما کتاب و عترت را باقی می‌گذارم (پیامبر اکرم ص).

حالا کدام سخن درست است، کدام برداشت یا تفسیر درست است، این اختلاف چگونه حل می‌شود، اگر هر کسی خودش رجوع به قرآن کند که وضع همین می‌شود که الان هست، و هدایتی صورت نمی‌گیرد. لذا مکرر و مکرر دستور فرمود که رسول را فقط به عنوان یک نامه‌رسان نفرستادم، بلکه «هیچ رسولی نفرستادم، مگر برای اطاعت».

مگر خداوند متعال که هادی بشر است فرموده که من فقط برای شما کتاب می‌فرستم؟ یا مگر منظور از کتاب ظاهر همین چند خط نوشتار بر روی چند صفحه کاغذ و در میان دو جلد است؟ خیر. بلکه فرمود: برای قیام انسان به قسط (در خودش و در جامعه) رسول را با آیات و معجزات و به همراهش کتاب و میزان (اسوه، الگو) را می‌فرستم. حال چرا یک عده گمان می‌کنند که می‌توانند قانون هدایت الهی را تغییر دهند؟ اینک به این نمونه از آیات توجه فرمایید:

«‌لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط ...»(الحدید، 25)

ترجمه: به درستی که ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسیل داشتیم، و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم را به عدالت خوى دهند.

«وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ لِیُطاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً» (النساء، ‌64)

ترجمه: و ما هیچ پیامبرى نفرستادیم جز براى آنکه به اذن خدا، فرمان وى ببرند و اگر آنها هنگامى که بر خودشان ستم مى‏کنند پیش تو آیند و از خدا آمرزش بخواهند و پیامبر [نیز] برایشان آمرزش بخواهد، بى‏گمان خدا را توبه پذیر مهربان یابند.

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فی‏ شَیْ‏ءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ کُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلاً» (النساء، 59)

ترجمه: اى افرادى که ایمان آورده‏اید! خدا و رسول و صاحبان امر خود را اطاعت کنید. و اگر در باره چیزى بنزاع پرداختید حکم آنرا بخدا و رسول واگذار نمائید.

اینها همه آیات صریح و روشن قرآن کریم است که هر کسی می‌تواند رجوع کند و حتی با خواندن ظاهرش، راه چگونه هدایت شدن، که مستلزم اطاعت از پیامبر اکرم (ص) در زمان حیات و پس از آن، به شیوه‌ای که خود او فرموده است را بیاموزد. و بدیهی است که اگر کسی رجوع کند، اما عمل ننماید، هدایت نخواهد شد. مثل این که کسی به پزشک رجوع کند، اما نسخه‌اش را عمل نکند، یا به دانشگاه رفته، کتاب‌های رشته‌اش را نیز بخرد، اما به استاد رجوع نکند، یا برای شنا بدون تعلیم و تعلم نزد مربی، خود را به استخر عمیق یا دریا بیاندازد، معلوم است که غرق خواهد شد.


«ایکس - شبهه»
x-shobhe.com
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۲۹
پاسدار ولایت مطلقه فقیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی