صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
دوشنبه

چرا روی سخن قرآن با مردان است و زنان هیچ جایگاهی ندارند؟

سؤال:

چرا روی سخن قرآن با مردان است و زنان هیچ جایگاهی ندارند؟ 
زن در اسلام عورت است که معنای آن نیز بسیار آشکار است و...؟


پاسخ:


قبل از پاسخ، توجه به یک نکته مهمی که مکرر بیان شده است ضرورت دارد. اگر دقت شود، اغلب اینگونه شبهاتی که غالباً با لحنی خاص نیز مطرح می‌گردد، بر اساس یک صورت مسئله غلط ینا شده‌اند! یعنی اول تعریف غلطی را به  اسلام حمل می‌کنند، بعد بر اساس آن تعریف، حکم غلطی نیز می‌دهند و بعد سؤال و شبهه می‌کنند که چرا این گونه است؟ پس در واقع انتقاد یا اعتراض به تعریف و حکم خودشان بر می‌گردد و نه به اسلام و قرآن کریم.

به طور قطع و یقین بدانیم که اغلب کسانی که اینگونه شبهات را طراحی و یا به قصد و غرض اشاعه می‌کنند (نه آنان که واقعاً با شبهه مواجه شده و پاسخ می‌طلبند – مانند کاربران گرامی این سایت که شبهات مطروحه یا ایجاد شده را سؤال می‌کنند)‌، اصلاً قرآن را حتی قرائت و تلاوت هم نکرده‌اند، چه رسد به این که در مباحث آن تحقیق و مطالعه‌ای کرده باشند، بلکه فقط چند جمله با چاشنی چند آیه یا حدیثی که به غلط نیز ترجمه و تفسیر شده است را از وبلاگ‌ها و سایت‌هایی که هیچ هدف و وظیفه‌ای به جز ضد تبلیغ علیه اسلام و به ویژه تشیع ندارند، بر می‌دارند و سپس می‌پرسند چرا در اسلام چنین و چنان است؟ از همین‌ها اگر سؤال کنید همین «عورت» که می‌گویید معنای بسیار آشکاری دارد، یعنی چه؟ نمی‌دانند و به ظنّ و گمان و یا عادات محاوره‌ای خود استناد می‌کنند.

الف – مخاطب وحی، یعنی کسی که به او وحی نازل شده، مرد است. پس بسیاری از ضمایر مذکر خواهد بود.

ب – در قرآن کریم سُوَری وجود دارد که غالب آن اختصاص به زنان، مقام، جایگاه یا حقوق‌شان دارد. مثل سوره‌های «النساء، کوثر و مریم» و زنانی چون فاطمة الزهراء که منبع و معدن خیر کثیر (کوثر)، سبب ابتر و بی ادامه نماندن هدایت الهی و ام الائمه (ع) می‌باشند و هم چنین حضرات مریم و آسیه (ع) الگوی همگان از مرد و زن معرفی شده‌اند.

پ – بخش عمده‌ای از احکام و واجبات اسلام در مناسک که به مرد و زن واجب شده است (مثل سعی بین صفا و مروه)، تأسی به اقدامات یک زن «هاجر» می‌باشد که نه نبی بوده و نه معصوم.

ج – آیات قرآن کریم به لحاظ موضوعی به چند دسته تقسیم می‌شود که در دسته‌بندی کلّی می‌توان به «اعتقادات – جهان بینی» و نیز «احکام – بایدها و نبایدها و یا به تعبیر ایدئولوژی» اشاره نمود.

ج/1 – در آیاتی که مربوط به اعتقادات، جهان بینی، ارزش‌ها، ضد ارزش‌ها، عقلانیت و کرامت انسان است، عموم مخاطب قرار گرفته‌اند. چرا که رشد و تعالی مربوط به روح انسان است و روح جنسیّت مذکر یا مؤنث ندارد. مانند:

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (الحجرات، 13)

ترجمه: اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید، در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏تردید خداوند داناى آگاه است.

«کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ و َیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)

ترجمه: همان طور که در میان شما فرستاده‏اى از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما مى‏خواند و شما را پاک مى‏گرداند و به شما کتاب و حکمت مى‏آموزد و آنچه را نمى‏دانستید به شما یاد مى‏دهد.

نقل: «ذات اقدس اله در قرآن فرمود: من عهده دار تربیت دل و روح انسان‌ها هستم ، و روح و دل انسان‌ها نه مذکر است و نه مۆنث، لذا در قرآن موضوع زن و مرد را نفی می‌کند تا جایی برای بیان تساوی یا تفاوت بین این دو باقی نماند؛ لذا اگر در سراسر قرآن کریم و هم چنین در سراسر سخنان عترت طاهره ـ علیهم السلام ـ جستجو شود موردی به چشم نمی‌خورد که قران کمالی از کمالات معنوی را مشروط به مرد بودن بداند یا ممنوع به زن بودن بشمارد ... در تمام سفرهای چهارگانه هم زن سالک این راه است و هم مرد و اگر تفاوتی هست در کارهای اجرایی است و کارهای اجرایی یک وظیفه است نه یک کمال. البته در بحث های فقهی که عهده دار تقسیم کار است و مسائل اجرایی را شرح می‌دهد و آن‌ها مربوط به کارهای اجرایی است. اما در بحث‌های تفسیری، کلامی، فلسفی، و عرفانی هیچ بحث از مرد بودن و یا زن بودن نیست. بلکه مربوط به انسانیت انسان می‌باشد. [آیت الله جوادی آملی، زن در آئینة جلال و جمال،].»

ج/2 – خطاب بسیار دیگری از آیات چه در خصوص اعتقادات و ارزش‌ها انسانی باشد و چه در مورد احکامِ کلّی یا عواقب اعمال، خطاب به همگان [اعم از مرد و زن] است که معمولاً با واژه «ایها الناس – ای مردم» و یا ضمیر «کم - شما» و یا «یا ایهاالذین امنوا – ای کسانی که ایمان آورده‌اید» بیان شده است که مانند:

«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» (البقره، 152)

ترجمه: پس مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم و شکرانه‏ام را به جاى آرید و با من ناسپاسى نکنید.

«وَ مَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یُظْلَمُونَ نَقِیرًا» (النساء، 124)

ترجمه: و کسانى که کارهاى شایسته کنند چه مرد باشند یا آن در حالى که مؤمن باشند آنان داخل بهشت مى‏شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمایى مورد ستم قرار نمى‏گیرند.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقره، 153)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید از شکیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شکیبایان است.

ج/3 – برخی دیگر از آیات احکام هستند، گاه مخاطب خود زنان هستند و گاه مخاطب مردان در چگونگی ارتباط‌شان با زنان می باشند و برخی از احکام نیز متوجه وظایف شخصی یا اجتماعی است که به حسب مکلف و موظف بیان شده است.

د – عورت نیز یعنی آن چه که پوشاندن آن لازم و ضروری است و دلیل نیست که هر پوشاندنی ضروری بد باشد. به آلت تناسلی یا به اصطلاح فارسی «شرمگاه» نیز به این دلیل «عورت» اطلاق شده است که پوشاندن آن از نامحرم و منظر عموم ضروری است. و اصلاً چنین نیست که زن در اسلام عورت باشد. بلکه موجودی است مانند مرد، با جنسیتی متفاوت که سبب تکالیف متفاوت می‌گردد تا زن و مرد متمکل یک دیگر گردند و حیات در «احسن تقویم – بهترین اندازه ها و قوام‌ها» ادامه یابد.


ایکس – شبهه
   


نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
سؤال:

چرا روی سخن قرآن با مردان است و زنان هیچ جایگاهی ندارند؟ 
زن در اسلام عورت است که معنای آن نیز بسیار آشکار است و...؟


پاسخ:


قبل از پاسخ، توجه به یک نکته مهمی که مکرر بیان شده است ضرورت دارد. اگر دقت شود، اغلب اینگونه شبهاتی که غالباً با لحنی خاص نیز مطرح می‌گردد، بر اساس یک صورت مسئله غلط ینا شده‌اند! یعنی اول تعریف غلطی را به  اسلام حمل می‌کنند، بعد بر اساس آن تعریف، حکم غلطی نیز می‌دهند و بعد سؤال و شبهه می‌کنند که چرا این گونه است؟ پس در واقع انتقاد یا اعتراض به تعریف و حکم خودشان بر می‌گردد و نه به اسلام و قرآن کریم.

به طور قطع و یقین بدانیم که اغلب کسانی که اینگونه شبهات را طراحی و یا به قصد و غرض اشاعه می‌کنند (نه آنان که واقعاً با شبهه مواجه شده و پاسخ می‌طلبند – مانند کاربران گرامی این سایت که شبهات مطروحه یا ایجاد شده را سؤال می‌کنند)‌، اصلاً قرآن را حتی قرائت و تلاوت هم نکرده‌اند، چه رسد به این که در مباحث آن تحقیق و مطالعه‌ای کرده باشند، بلکه فقط چند جمله با چاشنی چند آیه یا حدیثی که به غلط نیز ترجمه و تفسیر شده است را از وبلاگ‌ها و سایت‌هایی که هیچ هدف و وظیفه‌ای به جز ضد تبلیغ علیه اسلام و به ویژه تشیع ندارند، بر می‌دارند و سپس می‌پرسند چرا در اسلام چنین و چنان است؟ از همین‌ها اگر سؤال کنید همین «عورت» که می‌گویید معنای بسیار آشکاری دارد، یعنی چه؟ نمی‌دانند و به ظنّ و گمان و یا عادات محاوره‌ای خود استناد می‌کنند.

الف – مخاطب وحی، یعنی کسی که به او وحی نازل شده، مرد است. پس بسیاری از ضمایر مذکر خواهد بود.

ب – در قرآن کریم سُوَری وجود دارد که غالب آن اختصاص به زنان، مقام، جایگاه یا حقوق‌شان دارد. مثل سوره‌های «النساء، کوثر و مریم» و زنانی چون فاطمة الزهراء که منبع و معدن خیر کثیر (کوثر)، سبب ابتر و بی ادامه نماندن هدایت الهی و ام الائمه (ع) می‌باشند و هم چنین حضرات مریم و آسیه (ع) الگوی همگان از مرد و زن معرفی شده‌اند.

پ – بخش عمده‌ای از احکام و واجبات اسلام در مناسک که به مرد و زن واجب شده است (مثل سعی بین صفا و مروه)، تأسی به اقدامات یک زن «هاجر» می‌باشد که نه نبی بوده و نه معصوم.

ج – آیات قرآن کریم به لحاظ موضوعی به چند دسته تقسیم می‌شود که در دسته‌بندی کلّی می‌توان به «اعتقادات – جهان بینی» و نیز «احکام – بایدها و نبایدها و یا به تعبیر ایدئولوژی» اشاره نمود.

ج/1 – در آیاتی که مربوط به اعتقادات، جهان بینی، ارزش‌ها، ضد ارزش‌ها، عقلانیت و کرامت انسان است، عموم مخاطب قرار گرفته‌اند. چرا که رشد و تعالی مربوط به روح انسان است و روح جنسیّت مذکر یا مؤنث ندارد. مانند:

«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن ذَکَرٍ وَ أُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ» (الحجرات، 13)

ترجمه: اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفریدیم و شما را ملّت ملّت و قبیله قبیله گردانیدیم تا با یکدیگر شناسایى متقابل حاصل کنید، در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست بى‏تردید خداوند داناى آگاه است.

«کَمَا أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولًا مِّنکُمْ یَتْلُو عَلَیْکُمْ آیَاتِنَا وَ یُزَکِّیکُمْ وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ و َیُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ» (البقره، 151)

ترجمه: همان طور که در میان شما فرستاده‏اى از خودتان روانه کردیم [که] آیات ما را بر شما مى‏خواند و شما را پاک مى‏گرداند و به شما کتاب و حکمت مى‏آموزد و آنچه را نمى‏دانستید به شما یاد مى‏دهد.

نقل: «ذات اقدس اله در قرآن فرمود: من عهده دار تربیت دل و روح انسان‌ها هستم ، و روح و دل انسان‌ها نه مذکر است و نه مۆنث، لذا در قرآن موضوع زن و مرد را نفی می‌کند تا جایی برای بیان تساوی یا تفاوت بین این دو باقی نماند؛ لذا اگر در سراسر قرآن کریم و هم چنین در سراسر سخنان عترت طاهره ـ علیهم السلام ـ جستجو شود موردی به چشم نمی‌خورد که قران کمالی از کمالات معنوی را مشروط به مرد بودن بداند یا ممنوع به زن بودن بشمارد ... در تمام سفرهای چهارگانه هم زن سالک این راه است و هم مرد و اگر تفاوتی هست در کارهای اجرایی است و کارهای اجرایی یک وظیفه است نه یک کمال. البته در بحث های فقهی که عهده دار تقسیم کار است و مسائل اجرایی را شرح می‌دهد و آن‌ها مربوط به کارهای اجرایی است. اما در بحث‌های تفسیری، کلامی، فلسفی، و عرفانی هیچ بحث از مرد بودن و یا زن بودن نیست. بلکه مربوط به انسانیت انسان می‌باشد. [آیت الله جوادی آملی، زن در آئینة جلال و جمال،].»

ج/2 – خطاب بسیار دیگری از آیات چه در خصوص اعتقادات و ارزش‌ها انسانی باشد و چه در مورد احکامِ کلّی یا عواقب اعمال، خطاب به همگان [اعم از مرد و زن] است که معمولاً با واژه «ایها الناس – ای مردم» و یا ضمیر «کم - شما» و یا «یا ایهاالذین امنوا – ای کسانی که ایمان آورده‌اید» بیان شده است که مانند:

«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ» (البقره، 152)

ترجمه: پس مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم و شکرانه‏ام را به جاى آرید و با من ناسپاسى نکنید.

«وَ مَن یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتَ مِن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلاَ یُظْلَمُونَ نَقِیرًا» (النساء، 124)

ترجمه: و کسانى که کارهاى شایسته کنند چه مرد باشند یا آن در حالى که مؤمن باشند آنان داخل بهشت مى‏شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمایى مورد ستم قرار نمى‏گیرند.

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ» (البقره، 153)

ترجمه: اى کسانى که ایمان آورده‏اید از شکیبایى و نماز یارى جویید زیرا خدا با شکیبایان است.

ج/3 – برخی دیگر از آیات احکام هستند، گاه مخاطب خود زنان هستند و گاه مخاطب مردان در چگونگی ارتباط‌شان با زنان می باشند و برخی از احکام نیز متوجه وظایف شخصی یا اجتماعی است که به حسب مکلف و موظف بیان شده است.

د – عورت نیز یعنی آن چه که پوشاندن آن لازم و ضروری است و دلیل نیست که هر پوشاندنی ضروری بد باشد. به آلت تناسلی یا به اصطلاح فارسی «شرمگاه» نیز به این دلیل «عورت» اطلاق شده است که پوشاندن آن از نامحرم و منظر عموم ضروری است. و اصلاً چنین نیست که زن در اسلام عورت باشد. بلکه موجودی است مانند مرد، با جنسیتی متفاوت که سبب تکالیف متفاوت می‌گردد تا زن و مرد متمکل یک دیگر گردند و حیات در «احسن تقویم – بهترین اندازه ها و قوام‌ها» ادامه یابد.


ایکس – شبهه
   
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۱۸
پاسدار ولایت مطلقه فقیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی