صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
سه شنبه

آقای احمدی نژاد چرا ملت و مملکت را هشت سال از وجود مشایی محروم کردی؟

آیا این ظلم احمدی نژاد در حق مردم و البته رحیم مشایی نبود که وی را پیش از این جایگزین خود ننمود؟ آیا به استناد این توصیه دینی که اگر فردی در مصدر مسئولیتی باشد و فردی شایسته تر از خود برای این جایگاه بشناسد، روا نیست که در آن مسئولیت باقی بماند، احمدی نژاد از این دستور اکید دینی تخطی نکرده است؟

 

گروه سیاسی ـ محمود احمدی نژاد بارها تاکید کرده است که اسفندیار رحیم مشایی را بیست و هفت، هشت سال است که می شناسد و بارها بر پاک و الهی بودن او گواهی داده و به عنوان مثال در فرازی از حکم انتصاب وی به ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد آورده است که "اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم".

به گزارش بولتن نیوز، احمدی نژاد 21 اردیبهشت در آخرین دقایق واپسین روز مهلت قانونی ثبت نام کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در کسوت رئیس جمهور، رحیم مشایی را به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی این انتخابات، همچون حلوای در طبق بر سر گرفته و برای ثبت نام به وزارت کشور آورد و در تمام مراحل ثبت نام و حتی مصاحبه پس از ثبت نام با خبرنگاران در کنار وی حضور یافته و با خبرنگاران گفتگو نیز کرد.

احمدی نژاد که همراه رحیم مشایی و جمعی از اعضای هیات دولت در ستاد انتخابات کشور حضور یافته بود، در جمع خبرنگاران، ضمن تبریک حلول ماه رجب و میلاد امام باقر (ع)، گفت که امروز احساس وظیفه کردم که بعد از نزدیک به 8 سال مرخصی گرفتم تا در برپایی مقدمات حماسه سیاسی حضور یابم؛ سه روز روزه و 14هزار صلوات برای این نقش‌آفرینی نذر کرده‌ام.

اولا بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی، پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود، بر عهده دارد.

چنانکه قانون اساسی نیز تصریح دارد، ریاست جمهوری یک مقام و جایگاه است، نه یک شغل و از همین رو توجیه اخذ مرخصی برای همراهی رئیس جمهور با یکی از کاندیداهای انتخابات برای ثبت نام به عنوان کاندیدا که علی القاعده اولین گام معرفی و تبلیغ هر داوطلب انتخابات است، به هیچ روی پذیرفتنی نیست. چه اینکه حتی به فرض محال قبول توجیه مرخصی، آیا آنچه از عملکرد آن روز محمود احمدی نژاد به ثبت رسید، در اذهان چیزی غیر از همراهی رئیس جمهور کشور با یک کاندیدای احتمالی انتخابات را به اذهان تداعی می کند.

نکته قابل تامل دیگر این که به فرض پذیرش حضور آقای رئیس جمهور در مرخصی، همراهی بسیاری از افراد با ایشان که به اعتبار ریاست جمهوری وی، با او کار و همراهی می کنند و نیز انتشار خبر حضور و گفتگوی او با خبرنگاران و البته مصاحبه مشایی در پایگاه رسمی اطلاع رسانی ریاست جمهوری، آیا محلی از اعراب دارد؟
آیا اسفندیار رحیم مشایی نمی توانست به تنهایی برای ثبت نام به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کند؟ آیا همراهی با وی تا آن حد مهم بود که احمدی نژاد در کسوت ریاست جمهوری، بخواهد برای همراهی با او مرخصی بگیرد؟ آیا همراهی با یکی از خیل پرشمار کاندیداهای ریاست جمهوری آنقدر ارزش دارد که آقای احمدی نژاد در چنین شرایط حساسی امور مملکت را یک روز رها نماید؟

آیا همراهی و همزبانی رئیس جمهور با یک نامزد انتخاباتی آن هم برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی و به عنوان اقدامی کم نظیر یا شاید حتی بی نظیر در دنیا، حق شخصی وی محسوب می شود؟ آیا می توان میان شخص احمدی نژاد و رئیس جمهور تفکیک قائل شد؟ آیا اینگونه اقدامات مصداق استفاده از امکانات و موقعیتهای دولتی برای حمایت از یک نامزد انتخابات به شمار نمی آید؟

آیا این همراهی برای رئیس جمهور آن قدر اهمیت داشت که وی به خبرنگاران بگوید " امروز احساس وظیفه کردم که بعد از نزدیک به 8 سال مرخصی گرفتم تا در برپایی مقدمات حماسه سیاسی حضور یابم؛ سه روز روزه و 14 هزار صلوات برای این نقش‌آفرینی نذر کرده‌ام."

نکته اصلی مدنظر این نوشتار البته مسئله مهمتری است.

محمود احمدی نژاد اگر چه بارها از مشایی با تعابیری بسیار بلند تمجید کرده و نظر خود را به واسطه الفاظی والا درباره او ابراز داشته است، مثل زمان اعطای نشان ملی خدمت به وی که گفته بود "بنده افتخار آشنایی با مهندس مشایی را از حدود 28 سال قبل دارم و این آشنایی را جزو عنایات اصلی خداوند به خود می‌دانم، ایشان مدیری با تدبیر و مسلط و مرد اخلاق و هنر و عشق است که با تلاش استثنایی ایشان که نقشی منحصر به فرد در ثبت جهانی نوروز داشتند، در یک دوره کوتاه چند برابر تاریخ، آثار و میراث ملی کشور به ثبت جهانی و ملی رسید و به جامعه جهانی معرفی شد. مهندس رحیم مشایی برای همه مانند برادری امین و دلسوز تلاش می کند، تا کنون ندیده‌ام که کسی با ایشان بدون اراده قبلی و خاص ملاقات کرده باشد و شیفته اخلاق، منش و بزرگی وی نشودمهندس مشایی دارای اندیشه و نظریه در زمینه‌های گوناگون به خصوص در مسائل بنیادین جهانی، انسانی و دیریت جهان است و بنده بر خود وظیفه دیدم به نمایندگی از ملت ایران از ایشان به نمایندگی از فرزندان شایسته ملت تقدیر کنم.

احمدی نژاد در کمال تعجب با بیان اینکه البته بنده برای نصب مدال از ایشان اجازه گرفتم و این کار را جزء افتخارات زندگی خود می دانم، اظهار می کند که علیرغم همه هیاهوهای بی بنیان، خدای متعال این توفیق را داد که بنده به نمایندگی از ملت، از این فرزند برومند قدردانی کنم و مطمئنا ملت ایران قدر فرزندان خود را می شناسد و شناخته است؛ اگر بخواهیم مهندس رحیم مشایی را در یک کلمه توصیف کنیم باید بگوییم مهندس مشایی مردی است بهاری بهاری بهاری.

اما این همه ارادت احمدی نژاد به مشایی نیست. وی در حکمی که برای ریاست مشایی بر دبیرخانه جنبش عدم تعهد صادر کرده است، پس از شرح فلسفه خلقت و مبعوث شدن انبیا الهی و توضیح تطبیق نیت بنیانگذاران جنبش عدم تعهد با این فلسفه، با اشاره به شرایط امروز جهان که برای تحقق این نیات آماده تر از هر زمان دیگری است، شرط تحقق اهداف و نیات بنیانگذاران جنبش عدم تعهد را برپایی دبیرخانه جنبش و تمهید سازوکارها و ساختارهایی دانسته است که بتواند بسترساز تبیین اندیشه توحید و عدالت، تحقق مدیریت مشترک جهانی و همگرایی و هم افزایی دل ها، اندیشه ها و همت ها باشد.

احمدی نژاد سپس مشایی را چنانکه در بالا گذشت با الفاظی خاص توصیف کرده است، اما نکته اساسی اینجاست که وی از به کار بردن عنوان "انتصاب" درباره مشایی خودداری کرده است؛ "اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.

در ادامه توفیقات الهی در خدمت به ملت بزرگ و آرمان های بلند انقلاب اسلامی اینک با سمت "مشاور رییس جمهور و رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد" منشا خدمات گسترده تر خواهید بود."

اگر به قول خود احمدی نژاد، وی 28 سال است که اسفندیار رحیم مشایی را می شناسد و در او چنین ویژگی ها، صفات و توانمندی هایی را دریافته است، آیا این ظلم در حق مردم و البته رحیم مشایی نبود که وی هشت سال قبل، یا حداقل چهار سال قبل در دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388، وی را جایگزین خود ننمود؟
تقاص هشت سال محروم کردن ملت و مملکت از وجود چنین جواهری را چه کسانی و از چه کسی باید بستانند؟
آیا به استناد این توصیه دینی که اگر فردی در مصدر مسئولیتی باشد و فردی شایسته تر از خود برای این جایگاه بشناسد، روا نیست که در آن مسئولیت باقی بماند، احمدی نژاد از این دستور اکید دینی تخطی نکرده است؟



نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

آیا این ظلم احمدی نژاد در حق مردم و البته رحیم مشایی نبود که وی را پیش از این جایگزین خود ننمود؟ آیا به استناد این توصیه دینی که اگر فردی در مصدر مسئولیتی باشد و فردی شایسته تر از خود برای این جایگاه بشناسد، روا نیست که در آن مسئولیت باقی بماند، احمدی نژاد از این دستور اکید دینی تخطی نکرده است؟

 

گروه سیاسی ـ محمود احمدی نژاد بارها تاکید کرده است که اسفندیار رحیم مشایی را بیست و هفت، هشت سال است که می شناسد و بارها بر پاک و الهی بودن او گواهی داده و به عنوان مثال در فرازی از حکم انتصاب وی به ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد آورده است که "اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم".

به گزارش بولتن نیوز، احمدی نژاد 21 اردیبهشت در آخرین دقایق واپسین روز مهلت قانونی ثبت نام کاندیداهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، در کسوت رئیس جمهور، رحیم مشایی را به عنوان یکی از کاندیداهای احتمالی این انتخابات، همچون حلوای در طبق بر سر گرفته و برای ثبت نام به وزارت کشور آورد و در تمام مراحل ثبت نام و حتی مصاحبه پس از ثبت نام با خبرنگاران در کنار وی حضور یافته و با خبرنگاران گفتگو نیز کرد.

احمدی نژاد که همراه رحیم مشایی و جمعی از اعضای هیات دولت در ستاد انتخابات کشور حضور یافته بود، در جمع خبرنگاران، ضمن تبریک حلول ماه رجب و میلاد امام باقر (ع)، گفت که امروز احساس وظیفه کردم که بعد از نزدیک به 8 سال مرخصی گرفتم تا در برپایی مقدمات حماسه سیاسی حضور یابم؛ سه روز روزه و 14هزار صلوات برای این نقش‌آفرینی نذر کرده‌ام.

اولا بر اساس اصل ۱۱۳ قانون اساسی، پس از مقام رهبری رییس جمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را جز در اموری که مستقیما به رهبری مربوط می‌شود، بر عهده دارد.

چنانکه قانون اساسی نیز تصریح دارد، ریاست جمهوری یک مقام و جایگاه است، نه یک شغل و از همین رو توجیه اخذ مرخصی برای همراهی رئیس جمهور با یکی از کاندیداهای انتخابات برای ثبت نام به عنوان کاندیدا که علی القاعده اولین گام معرفی و تبلیغ هر داوطلب انتخابات است، به هیچ روی پذیرفتنی نیست. چه اینکه حتی به فرض محال قبول توجیه مرخصی، آیا آنچه از عملکرد آن روز محمود احمدی نژاد به ثبت رسید، در اذهان چیزی غیر از همراهی رئیس جمهور کشور با یک کاندیدای احتمالی انتخابات را به اذهان تداعی می کند.

نکته قابل تامل دیگر این که به فرض پذیرش حضور آقای رئیس جمهور در مرخصی، همراهی بسیاری از افراد با ایشان که به اعتبار ریاست جمهوری وی، با او کار و همراهی می کنند و نیز انتشار خبر حضور و گفتگوی او با خبرنگاران و البته مصاحبه مشایی در پایگاه رسمی اطلاع رسانی ریاست جمهوری، آیا محلی از اعراب دارد؟
آیا اسفندیار رحیم مشایی نمی توانست به تنهایی برای ثبت نام به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کند؟ آیا همراهی با وی تا آن حد مهم بود که احمدی نژاد در کسوت ریاست جمهوری، بخواهد برای همراهی با او مرخصی بگیرد؟ آیا همراهی با یکی از خیل پرشمار کاندیداهای ریاست جمهوری آنقدر ارزش دارد که آقای احمدی نژاد در چنین شرایط حساسی امور مملکت را یک روز رها نماید؟

آیا همراهی و همزبانی رئیس جمهور با یک نامزد انتخاباتی آن هم برای اولین بار در تاریخ انقلاب اسلامی و به عنوان اقدامی کم نظیر یا شاید حتی بی نظیر در دنیا، حق شخصی وی محسوب می شود؟ آیا می توان میان شخص احمدی نژاد و رئیس جمهور تفکیک قائل شد؟ آیا اینگونه اقدامات مصداق استفاده از امکانات و موقعیتهای دولتی برای حمایت از یک نامزد انتخابات به شمار نمی آید؟

آیا این همراهی برای رئیس جمهور آن قدر اهمیت داشت که وی به خبرنگاران بگوید " امروز احساس وظیفه کردم که بعد از نزدیک به 8 سال مرخصی گرفتم تا در برپایی مقدمات حماسه سیاسی حضور یابم؛ سه روز روزه و 14 هزار صلوات برای این نقش‌آفرینی نذر کرده‌ام."

نکته اصلی مدنظر این نوشتار البته مسئله مهمتری است.

محمود احمدی نژاد اگر چه بارها از مشایی با تعابیری بسیار بلند تمجید کرده و نظر خود را به واسطه الفاظی والا درباره او ابراز داشته است، مثل زمان اعطای نشان ملی خدمت به وی که گفته بود "بنده افتخار آشنایی با مهندس مشایی را از حدود 28 سال قبل دارم و این آشنایی را جزو عنایات اصلی خداوند به خود می‌دانم، ایشان مدیری با تدبیر و مسلط و مرد اخلاق و هنر و عشق است که با تلاش استثنایی ایشان که نقشی منحصر به فرد در ثبت جهانی نوروز داشتند، در یک دوره کوتاه چند برابر تاریخ، آثار و میراث ملی کشور به ثبت جهانی و ملی رسید و به جامعه جهانی معرفی شد. مهندس رحیم مشایی برای همه مانند برادری امین و دلسوز تلاش می کند، تا کنون ندیده‌ام که کسی با ایشان بدون اراده قبلی و خاص ملاقات کرده باشد و شیفته اخلاق، منش و بزرگی وی نشودمهندس مشایی دارای اندیشه و نظریه در زمینه‌های گوناگون به خصوص در مسائل بنیادین جهانی، انسانی و دیریت جهان است و بنده بر خود وظیفه دیدم به نمایندگی از ملت ایران از ایشان به نمایندگی از فرزندان شایسته ملت تقدیر کنم.

احمدی نژاد در کمال تعجب با بیان اینکه البته بنده برای نصب مدال از ایشان اجازه گرفتم و این کار را جزء افتخارات زندگی خود می دانم، اظهار می کند که علیرغم همه هیاهوهای بی بنیان، خدای متعال این توفیق را داد که بنده به نمایندگی از ملت، از این فرزند برومند قدردانی کنم و مطمئنا ملت ایران قدر فرزندان خود را می شناسد و شناخته است؛ اگر بخواهیم مهندس رحیم مشایی را در یک کلمه توصیف کنیم باید بگوییم مهندس مشایی مردی است بهاری بهاری بهاری.

اما این همه ارادت احمدی نژاد به مشایی نیست. وی در حکمی که برای ریاست مشایی بر دبیرخانه جنبش عدم تعهد صادر کرده است، پس از شرح فلسفه خلقت و مبعوث شدن انبیا الهی و توضیح تطبیق نیت بنیانگذاران جنبش عدم تعهد با این فلسفه، با اشاره به شرایط امروز جهان که برای تحقق این نیات آماده تر از هر زمان دیگری است، شرط تحقق اهداف و نیات بنیانگذاران جنبش عدم تعهد را برپایی دبیرخانه جنبش و تمهید سازوکارها و ساختارهایی دانسته است که بتواند بسترساز تبیین اندیشه توحید و عدالت، تحقق مدیریت مشترک جهانی و همگرایی و هم افزایی دل ها، اندیشه ها و همت ها باشد.

احمدی نژاد سپس مشایی را چنانکه در بالا گذشت با الفاظی خاص توصیف کرده است، اما نکته اساسی اینجاست که وی از به کار بردن عنوان "انتصاب" درباره مشایی خودداری کرده است؛ "اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای قلب و اندیشه ای زلال، عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان و عمیقاً عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملت ها و فردی شایسته، مدیر، مدبر و امین و از جهات گوناگون توانمند می شناسم و آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه ای الهی و افتخاری بزرگ می شمارم.

در ادامه توفیقات الهی در خدمت به ملت بزرگ و آرمان های بلند انقلاب اسلامی اینک با سمت "مشاور رییس جمهور و رییس دبیرخانه جنبش عدم تعهد" منشا خدمات گسترده تر خواهید بود."

اگر به قول خود احمدی نژاد، وی 28 سال است که اسفندیار رحیم مشایی را می شناسد و در او چنین ویژگی ها، صفات و توانمندی هایی را دریافته است، آیا این ظلم در حق مردم و البته رحیم مشایی نبود که وی هشت سال قبل، یا حداقل چهار سال قبل در دهمین انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388، وی را جایگزین خود ننمود؟
تقاص هشت سال محروم کردن ملت و مملکت از وجود چنین جواهری را چه کسانی و از چه کسی باید بستانند؟
آیا به استناد این توصیه دینی که اگر فردی در مصدر مسئولیتی باشد و فردی شایسته تر از خود برای این جایگاه بشناسد، روا نیست که در آن مسئولیت باقی بماند، احمدی نژاد از این دستور اکید دینی تخطی نکرده است؟

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی