صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
يكشنبه

چرا مردم، اعتمادشان به جریان اصولگرایی کم شده؟! (سجاد رضایی)

«چرا مردم ، اعتمادشان به جریان اصولگرایی که از نظر فکری به گفتمان رهبر انقلاب نزدیک تر است ،کم شده و به جریان کارگزاران و اصلاحات که فاصله بیشتری با گفتمان رهبری دارد اعتماد کردند. این سوال اساسی است که جبهه اصولگرایان باید در آن بیاندیشد و از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و در پی اصلاح آن براید.»

دکتر حسن روحانی

حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور شد!
رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری و شمارش آراء به پایان رسید و حماسه سیاسی مورد نظر رهبر معظم انقلاب، محقق شد و جناب حجت الاسلام دکتر حسن روحانی، با کسب اکثریت قاطع آراء بعنوان رییس جمهور منتخب مردم برگزیده شد، تا حماسه اقتصادی -روی دیگر شعار امسال- را محقق کند. (إن شاءالله).

هاشمی رفسنجانی

خوشحالی هاشمی رفسنجانی
اما بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات، موج شادی و سرور در پایگاه حامیان روحانی به اوج خود رسید؛ تا جایی که رهبر کاریزماتیک جریان اعتدال گرایان –کارگزاران سابق- یعنی آقای هاشمی رفسنجانی، با چهره ای شاد و خندان که کمتر بعد از سال 88 از او دیده بودیم در نطقی بیان فرمودند که ایران، دمکرات ترین انتخابات را در دنیا برگزار کرد و هیچ شبهه ای در آن راه ندارد. (البته مواضع حضرت ایشان بعد از انتخابات 88 و حتی قبل از شروع انتخابات امسال که فرموده بودند انتخابات باید آزاد باشد یادمان هست)

کاندیداهای اصولگرای انتخبات ریاست جمهوری 1392

اختلاف در جبهه اصولگرایی
اما در طرف دیگر میدان، کام هوادارن اصولگرایی تلخِ تلخ شد؛ بطوری که حامیان طیف های اصولگرایی  همدیگر را محکوم به بی بصیرتی کرده و هرکدام عامل شکست را دیگری میداند. عده ای گفته اند جبهه پایداری و علامه مصباح، دلیل شکست اصولگرایان هستند و ایشان را به بی بصیرتی متهم میکنند تا جایی که گفته اند این جبهه و لیدر معنوی آن، یعنی علامه مصباح، بازیکنان زمین مکتب انحرافی هستند و گفته اند آقای هاشمی و روحانی، بیش از خاتمی و عارف باید ممنون جبهه پایداری باشند که مراتب پیروزی برادران اصلاحاتی را فراهم کردند.
اما عده دیگر، بر ضرورت ائتلاف گروه اصولگرا بر کاندیدای واحد نظر دارند و دلیل شکست آنان را، عدم ائتلاف روی کاندیدای واحد بیان کردند -برادران کاندیدایی که احساس تکلیف کردند تا آخرین قطره خون در صحنه انتخابات باقی بمانند- و از عملکرد اصولگرایان، تعبیر به "گل بخودی و مارادونا رو ولش کن، غضنفر را بگیر" آوردند.

هاشمی و خاتمی

ضرورت ائتلاف
اما عده ای حتی گفته اند بیانات رهبر معظم انقلاب در صحبت های اخیرشان مبنی بر اینکه «رییس جمهور، باید با رأی سدید و خوبی انتخاب شود» مشعر به ضرورت ائتلاف اصولگرایان بود که صد عجب که این ضرورت از سوی طیف کارگزاران و اصلاح طلبان حس شد و به همین دلیل خاتمی با هاشمی، ائتلاف کرد و عارف برای روحانی کنار رفت و صد حیف که این ضرورت از طرف جبهه اصولگرایی حس نشد؛ بلکه اتاق های متفکّرین ایشان حتی احتمال اینکه جناب حسن روحانی در دور اول رأی بیاورد را هم نمیدادند و با دلی امیدوار به کسب مطلق آراء مردم، توسط اصولگرایان، خط بطلان بر هرگونه ائتلافی کشیدند.

اما عده ای دیگر، حتی ولایتی که مؤسّس و مُبدع ائتلاف پیشرفت(همان2+1) بود را عهدشکن و خائن به اصولگرایی دانستند و شائبه حضور ایشان از طرف هاشمی برای تفرقه در جبهه اصولگرایی را مطرح کردند. (خدا میداند!)

علی اکبر ولایتی

ما به شرایط آب و هوا و ناداوری باختیم
بیان این نظرات و اعتراضات و یقه گیری های بعد از شکست، مرا یاد مربیان لیگ فوتبال خودمان انداخت که بعد از شکست در میدان مسابقه در کنفرانس خبری، عامل شکست را، شرایط زمین و هوا و چمن و اشتباهات داوری و دست های پشت پرده معرفی میکنند و خود را ذره ای در شکست تیم مسئول نمی دانند.

نتیجه انتخابات 92 ریاست جمهوری

آرای مردم چه می گویند؟
اما نگاهی به آرای کسب شده کاندیداهای محترم اصولگرا و مقایسه آن با رأی مکتسب حاج حسن روحانی _رییس جمهور منتخب_ نشان میدهد که جمع آراء اصولگرایان –قالیباف و جلیلی و ولایتی- با هم هنوز 6میلیون رأی، کمتر از آراء آقای روحانی است و حتی اگر کل آراء کاندیدا ها بعلاوه آرای باطله را هم جمع بزنیم بازهم به رأی دکتر روحانی نمی رسد؛ لذا حتی اگر کاندیداهای محترم جبهه اصولگرایی با هم، ائتلاف هم می کردند و نامزد واحدی را روانه عرصه رقابت می کردند باز هم امروز، دکتر روحانی، رییس جمهور ایران بود.

دکتر حسن روحانی

دکتر روحانی چگونه توانست اعتماد مردم را به خود جلب کند؟
اما سؤالی که جای طرح دارد این است که چرا آقای روحانی، توانست با رأی قاطع و اختلاف 12میلیون رای با نفر دوم(دکتر قالیباف)، اعتماد ملت شریف ایران را به خود جلب کند؟ آیا تفرقه در میان جبهه اصولگرایی باعث روی آوردن مردم به روحانی بود و آیا ائتلاف هاشمی و خاتمی و حمایت های بی دریغ ایشان از روحانی و انصراف عارف به نفع روحانی، دلیل جلب آراء غاطبه مردم شد و یا شاید بتوان گفت علاوه بر این موارد، دلیل اصلی اقبال مردم، رویکردها و شعارها و انتقادات آقای روحانی و مقبول واقع شدن این شعارها در مقابل شعارها و رویکردهای دیگر کاندیداهاست.

مگر آقای خاتمی و هاشمی در دوره قبل -سال88- از موسوی حمایت نکردند در حالیکه اجماع و حمایت از موسوی بسیار قوی تر و فعال تر از حمایت ها از روحانی بود. چرا دیروز موسوی رأی نیاورد؛ امّا امروز روحانی رأی آورد؟!

محمود احمدی نژاد

عملکرد احمدی نژاد اعتماد مردم را از بین برد!
آیا بی اعتمادی مردم به گفتمان اصولگرایی، نمی تواند حاصل عملکرد دولت احمدی نژاد، در این چهارساله باشد؟ می تواند باشد! یک دلیل عمده، بی اعتمادی مردم، به گفتمان اصولگرایی -گفتمان اصولگرایی با هرسه گرایش آن، یعنی طیف اصولگرایان معتدل(طرفداران قالیباف) و طیف گفتمان مقاومتی(طرفداران جلیلی) و طیف اصولگرایان سنتی(حامیان ولایتی)- است.
جالب این است که هر سه طیف، از سوی یک رهبر معنوی، حمایت شدند، قالیباف از سوی آیت الله مهدوی کنی، جلیلی از سوی علامه مصباح، ولایتی از سوی جامعه مدرسین. این بود که مردم، هرسه گروه از اصولگرایان را به گونه ای ادامه ی راه احمدی نژاد می دانند. اما در میان کاندیداهای موجود، کاندیدایی که بیشترین اختلاف با دولت کنونی و احمدی نژاد را داشت آقای روحانی بود؛ زیرا او نماینده هاشمی رفسنجانی است که اختلافش با احمدی نژاد از روز روشن تر است و هم مورد تایید خاتمی بود که باز اختلافاتش با احمدی نژاد نیاز به بیان ندارد. مردم برای تغییر شرایط موجود به کسی رأی دادند که قطعا میانه ای با احمدی نژاد ندارد. مردم معتقدند احمدی نژاد گرچه خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود و آدم دانا به نیشتر نزند مشت ولی احمدی نژاد زد.

نوبتی هم باشد نوبت هاشمی و رفقا بود که قرعه ی فال بنام ایشان اوفتاد تا بیایند و خدمات خویش را ادامه دهند؛(اگر خدابخواهد). حال باید به نظاره نشست که گفته اند: «گر به دولت برسی ، مست نگردی مردی!»

اصولگرایی

فرصت چهارساله برای اصولگرایان
اما سؤال اساسی که باقی می ماند این است که چرا مردم ، اعتمادشان به جریان اصولگرایی که از نظر فکری به گفتمان رهبر انقلاب نزدیک تر است، کم شده و به جریان کارگزاران و اصلاحات که فاصله بیشتری با گفتمان رهبری دارد اعتماد کردند؟! این سوال اساسی است که جبهه اصولگرایان باید در آن بیاندیشد و از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و در پی اصلاح آن براید.

والسلام علیکم

سجاد رضایی

یکشنبه 26خرداد 92

تعجیل در فرج صلوات



نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

«چرا مردم ، اعتمادشان به جریان اصولگرایی که از نظر فکری به گفتمان رهبر انقلاب نزدیک تر است ،کم شده و به جریان کارگزاران و اصلاحات که فاصله بیشتری با گفتمان رهبری دارد اعتماد کردند. این سوال اساسی است که جبهه اصولگرایان باید در آن بیاندیشد و از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و در پی اصلاح آن براید.»

دکتر حسن روحانی

حجت الاسلام حسن روحانی رییس جمهور شد!
رأی گیری انتخابات ریاست جمهوری و شمارش آراء به پایان رسید و حماسه سیاسی مورد نظر رهبر معظم انقلاب، محقق شد و جناب حجت الاسلام دکتر حسن روحانی، با کسب اکثریت قاطع آراء بعنوان رییس جمهور منتخب مردم برگزیده شد، تا حماسه اقتصادی -روی دیگر شعار امسال- را محقق کند. (إن شاءالله).

هاشمی رفسنجانی

خوشحالی هاشمی رفسنجانی
اما بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات، موج شادی و سرور در پایگاه حامیان روحانی به اوج خود رسید؛ تا جایی که رهبر کاریزماتیک جریان اعتدال گرایان –کارگزاران سابق- یعنی آقای هاشمی رفسنجانی، با چهره ای شاد و خندان که کمتر بعد از سال 88 از او دیده بودیم در نطقی بیان فرمودند که ایران، دمکرات ترین انتخابات را در دنیا برگزار کرد و هیچ شبهه ای در آن راه ندارد. (البته مواضع حضرت ایشان بعد از انتخابات 88 و حتی قبل از شروع انتخابات امسال که فرموده بودند انتخابات باید آزاد باشد یادمان هست)

کاندیداهای اصولگرای انتخبات ریاست جمهوری 1392

اختلاف در جبهه اصولگرایی
اما در طرف دیگر میدان، کام هوادارن اصولگرایی تلخِ تلخ شد؛ بطوری که حامیان طیف های اصولگرایی  همدیگر را محکوم به بی بصیرتی کرده و هرکدام عامل شکست را دیگری میداند. عده ای گفته اند جبهه پایداری و علامه مصباح، دلیل شکست اصولگرایان هستند و ایشان را به بی بصیرتی متهم میکنند تا جایی که گفته اند این جبهه و لیدر معنوی آن، یعنی علامه مصباح، بازیکنان زمین مکتب انحرافی هستند و گفته اند آقای هاشمی و روحانی، بیش از خاتمی و عارف باید ممنون جبهه پایداری باشند که مراتب پیروزی برادران اصلاحاتی را فراهم کردند.
اما عده دیگر، بر ضرورت ائتلاف گروه اصولگرا بر کاندیدای واحد نظر دارند و دلیل شکست آنان را، عدم ائتلاف روی کاندیدای واحد بیان کردند -برادران کاندیدایی که احساس تکلیف کردند تا آخرین قطره خون در صحنه انتخابات باقی بمانند- و از عملکرد اصولگرایان، تعبیر به "گل بخودی و مارادونا رو ولش کن، غضنفر را بگیر" آوردند.

هاشمی و خاتمی

ضرورت ائتلاف
اما عده ای حتی گفته اند بیانات رهبر معظم انقلاب در صحبت های اخیرشان مبنی بر اینکه «رییس جمهور، باید با رأی سدید و خوبی انتخاب شود» مشعر به ضرورت ائتلاف اصولگرایان بود که صد عجب که این ضرورت از سوی طیف کارگزاران و اصلاح طلبان حس شد و به همین دلیل خاتمی با هاشمی، ائتلاف کرد و عارف برای روحانی کنار رفت و صد حیف که این ضرورت از طرف جبهه اصولگرایی حس نشد؛ بلکه اتاق های متفکّرین ایشان حتی احتمال اینکه جناب حسن روحانی در دور اول رأی بیاورد را هم نمیدادند و با دلی امیدوار به کسب مطلق آراء مردم، توسط اصولگرایان، خط بطلان بر هرگونه ائتلافی کشیدند.

اما عده ای دیگر، حتی ولایتی که مؤسّس و مُبدع ائتلاف پیشرفت(همان2+1) بود را عهدشکن و خائن به اصولگرایی دانستند و شائبه حضور ایشان از طرف هاشمی برای تفرقه در جبهه اصولگرایی را مطرح کردند. (خدا میداند!)

علی اکبر ولایتی

ما به شرایط آب و هوا و ناداوری باختیم
بیان این نظرات و اعتراضات و یقه گیری های بعد از شکست، مرا یاد مربیان لیگ فوتبال خودمان انداخت که بعد از شکست در میدان مسابقه در کنفرانس خبری، عامل شکست را، شرایط زمین و هوا و چمن و اشتباهات داوری و دست های پشت پرده معرفی میکنند و خود را ذره ای در شکست تیم مسئول نمی دانند.

نتیجه انتخابات 92 ریاست جمهوری

آرای مردم چه می گویند؟
اما نگاهی به آرای کسب شده کاندیداهای محترم اصولگرا و مقایسه آن با رأی مکتسب حاج حسن روحانی _رییس جمهور منتخب_ نشان میدهد که جمع آراء اصولگرایان –قالیباف و جلیلی و ولایتی- با هم هنوز 6میلیون رأی، کمتر از آراء آقای روحانی است و حتی اگر کل آراء کاندیدا ها بعلاوه آرای باطله را هم جمع بزنیم بازهم به رأی دکتر روحانی نمی رسد؛ لذا حتی اگر کاندیداهای محترم جبهه اصولگرایی با هم، ائتلاف هم می کردند و نامزد واحدی را روانه عرصه رقابت می کردند باز هم امروز، دکتر روحانی، رییس جمهور ایران بود.

دکتر حسن روحانی

دکتر روحانی چگونه توانست اعتماد مردم را به خود جلب کند؟
اما سؤالی که جای طرح دارد این است که چرا آقای روحانی، توانست با رأی قاطع و اختلاف 12میلیون رای با نفر دوم(دکتر قالیباف)، اعتماد ملت شریف ایران را به خود جلب کند؟ آیا تفرقه در میان جبهه اصولگرایی باعث روی آوردن مردم به روحانی بود و آیا ائتلاف هاشمی و خاتمی و حمایت های بی دریغ ایشان از روحانی و انصراف عارف به نفع روحانی، دلیل جلب آراء غاطبه مردم شد و یا شاید بتوان گفت علاوه بر این موارد، دلیل اصلی اقبال مردم، رویکردها و شعارها و انتقادات آقای روحانی و مقبول واقع شدن این شعارها در مقابل شعارها و رویکردهای دیگر کاندیداهاست.

مگر آقای خاتمی و هاشمی در دوره قبل -سال88- از موسوی حمایت نکردند در حالیکه اجماع و حمایت از موسوی بسیار قوی تر و فعال تر از حمایت ها از روحانی بود. چرا دیروز موسوی رأی نیاورد؛ امّا امروز روحانی رأی آورد؟!

محمود احمدی نژاد

عملکرد احمدی نژاد اعتماد مردم را از بین برد!
آیا بی اعتمادی مردم به گفتمان اصولگرایی، نمی تواند حاصل عملکرد دولت احمدی نژاد، در این چهارساله باشد؟ می تواند باشد! یک دلیل عمده، بی اعتمادی مردم، به گفتمان اصولگرایی -گفتمان اصولگرایی با هرسه گرایش آن، یعنی طیف اصولگرایان معتدل(طرفداران قالیباف) و طیف گفتمان مقاومتی(طرفداران جلیلی) و طیف اصولگرایان سنتی(حامیان ولایتی)- است.
جالب این است که هر سه طیف، از سوی یک رهبر معنوی، حمایت شدند، قالیباف از سوی آیت الله مهدوی کنی، جلیلی از سوی علامه مصباح، ولایتی از سوی جامعه مدرسین. این بود که مردم، هرسه گروه از اصولگرایان را به گونه ای ادامه ی راه احمدی نژاد می دانند. اما در میان کاندیداهای موجود، کاندیدایی که بیشترین اختلاف با دولت کنونی و احمدی نژاد را داشت آقای روحانی بود؛ زیرا او نماینده هاشمی رفسنجانی است که اختلافش با احمدی نژاد از روز روشن تر است و هم مورد تایید خاتمی بود که باز اختلافاتش با احمدی نژاد نیاز به بیان ندارد. مردم برای تغییر شرایط موجود به کسی رأی دادند که قطعا میانه ای با احمدی نژاد ندارد. مردم معتقدند احمدی نژاد گرچه خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود و آدم دانا به نیشتر نزند مشت ولی احمدی نژاد زد.

نوبتی هم باشد نوبت هاشمی و رفقا بود که قرعه ی فال بنام ایشان اوفتاد تا بیایند و خدمات خویش را ادامه دهند؛(اگر خدابخواهد). حال باید به نظاره نشست که گفته اند: «گر به دولت برسی ، مست نگردی مردی!»

اصولگرایی

فرصت چهارساله برای اصولگرایان
اما سؤال اساسی که باقی می ماند این است که چرا مردم ، اعتمادشان به جریان اصولگرایی که از نظر فکری به گفتمان رهبر انقلاب نزدیک تر است، کم شده و به جریان کارگزاران و اصلاحات که فاصله بیشتری با گفتمان رهبری دارد اعتماد کردند؟! این سوال اساسی است که جبهه اصولگرایان باید در آن بیاندیشد و از اشتباهات گذشته خود درس بگیرد و در پی اصلاح آن براید.

والسلام علیکم

سجاد رضایی

یکشنبه 26خرداد 92

تعجیل در فرج صلوات

نظرات  (۱)

۲۶ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۳۶ سجاد رضایی
خیلی ممنون

پاسخ:
خواهش میکنم..
زحمتش رو شما کشیدید...ماهم استفاده بردیم و خواستیم دایره این بهره مندی توسعه پیدا کنه..
موفق باشید..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی