صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد
دوشنبه

آیا ائتلاف اصولگرایان، واقعا فایده ای نداشت؟ (امید حسینی)

بعد از مطرح شدن انتقادهای فراوان نسبت به عملکرد جریان‌ها و نامزدهای مختلف اصولگرا در انتخابات، برخی افراد و رسانه‌های اصولگرا دست به توجیهات جالبی زده‌اند. توجیهاتی از این قبیل که: از کجا معلوم که ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی می‌شد؟ ائتلاف هیچ فایده ای نداشت. چون جمع آرای همه نامزدهای اصولگرا، به روحانی نمی‌رسید! و…


امیدحسینی در آهستان نوشت:

اشاره: باز هم مثل مطلب قبلی، باید توضیح بدهم که این قبیل مطالب، به معنای ناراحتی از پیروزی آقای روحانی نیست؛ اینها فقط نقدی است بر رفتار سیاسی اصولگرایان.

****

بعد از مطرح شدن انتقادهای فراوان نسبت به عملکرد جریان‌ها و نامزدهای مختلف اصولگرا در انتخابات، برخی افراد و رسانه‌های اصولگرا دست به توجیهات جالبی زده‌اند. توجیهاتی از این قبیل که: از کجا معلوم که ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی می‌شد؟ ائتلاف هیچ فایده ای نداشت. چون جمع آرای همه نامزدهای اصولگرا، به روحانی نمی‌رسید! و …

به عنوان مثال اخیرا آقای پناهیان در مصاحبه‌ای اظهار داشته است : «الآن اگر آراء را بشمارید می‌بینید در صورت ائتلاف تمام دیگر نامزدها هم در نتیجه تغییری ایجاد نمی‌‌شد. بعضی می‌گویند اگر ائتلاف می‌شد اقبال مردم بیشتر می‌شد و ممکن بود در نتیجه تغییری حاصل شود اما بنده چنین اعتقادی ندارم»

این حرف آقای پناهیان کاملا اشتباه است و برای توجیه عملکرد اشتباهی است که صورت گرفته، نه تحلیل درست ماجرا. من نمی دانم چرا ایشان اصرار دارند که حتما اشتباهات خودشان را توجیه کنند؟ چرا همیشه (چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن) حق با آقای پناهیان است؟ یعنی ایشان در این مساله هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند؟ باور کنید اگر این قبیل توجیهات نبود، ما هم اصراری به ادامه ماجرا نداشتیم ولی چه کنیم که کم‌کم همه چیز را وارونه تحویل خودمان می‌دهند!

اینکه از جمع و تفریق نتیجه نهایی انتخابات، بخواهیم تاثیر ائتلاف را کمرنگ کنیم، یعنی پاک کردن صورت مساله. صاحبان این تحلیل، تنها از روی نتیجه نهایی و بدون توجه به رفتار سیاسی و تاثیر شوک‌های اجتماعی، دنبال توجیه کم‌کاری‌های خودشان هستند. مثل شاگرد تنبلی که کارنامه مردودیش را دلیلی برای درس نخواندن در طول سال تحصیلی گذشته می‌‌داند! حرف ما این است که برای مردود نشدن، باید درسمان را به خوبی می‌خواندیم نه اینکه از روی کارنامه نتیجه بگیریم که اگر درس هم می‌خواندیم، باز فایده ای به حالمان نداشت. پس باید ببینیم نتیجه انتخابات براساس چه فرایندی بدست آمد و اشتباه ما چه بود که به چنین نتیجه‌ای رسیدیم.

سوال بعدی این است که آیا آقای پناهیان قبل از انتخابات هم، این نتیجه را پیش بینی می‌کردند؟ آیا مطمئن بودند که روحانی پیروز انتخابات است؟ قطعا نه. چون ایشان یک روز قبل از انتخابات گفته بودند که انتخابات خواه ناخواه به دور دوم کشیده می‌شود! حرف ما هم این است که آدم نباید با توجه به نتیجه نهایی، کم کاری خودش را توجیه کند.

به هرحال توضیحات آقای پناهیان نشان می‌دهد که وی ظاهرا مخالفتی با اصل ائتلاف ندارد، اما ائتلاف در این انتخابات را بی‌فایده می‌داند. من برعکس ایشان به دلائل مختلف می‌گویم که ائتلاف اصولگراها قطعا فایده‌ داشت:

۱- نتیجه نهایی انتخابات، حاصل رفتار سیاسی دو طرف و شوک‌های مختلف اجتماعی است و دقیقا همین شوک‌های اجتماعی بودند که کفه ترازو را به سمت روحانی سنگین کردند. اگر به نظرسنجی‌ها هم مراجعه کنیم، تاثیر شوک‌های اجتماعی را در تغییر آرا می‌بینیم. مناظره سوم، اولین شوکی بود که آرای روحانی را کمی جابجا کرد. انصراف عارف به سود روحانی، دومین شوکی بود که تقریبا همه آرای عارف را به سبد روحانی اضافه کرد. سومین شوک اجتماعی حمایت آقایان خاتمی و هاشمی از روحانی بود و در نهایت خبر عجیب ردصلاحیت روحانی، شوک بزرگ بعدی بود که از طرف دوستان طراحی شد و به نفع روحانی تمام شد! (تاثیر این شوک‌ها را می‌توانید در جدول پایین ببینید)

این شوک‌های پی در پی در حالی به جامعه و مردم منتقل و باعث ایجاد موجهای اجتماعی به نفع روحانی می‌شد که جریان اصولگرا، کاملا در حالت انفعالی قرار داشت و تنها تماشاگر ماجرا بود و هیچ برنامه‌ای هم برای جبران آرای از دست رفته‌ی خود نداشت. طبعا انصراف نامزدهای اصولگرا به سود نامزد برتر، می‌توانست شوکی اجتماعی مانند انصراف آقای عارف در پی داشته باشد.

۲- در انتخابات سال ۸۸ هم تاثیر این شوک‌های اجتماعی را شاهد بودیم. مثلا مناظره احمدی نژاد –موسوی (بدون قضاوت درباره محتوای آن) پیشروی و روند رو به رشد موسوی را متوقف کرد. این مساله در نظرسنجی‌های همان زمان هم مشخص است. در نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تاریخ ۱۲ خرداد (قبل از مناظره) احمدی‌نژاد ۵۰ درصد و موسوی ۳۴٫۴ درصد آرای مردم را داشتند؛ اما در تاریخ ۱۷ خرداد آرای احمدی نژاد به ۶۲٫۷ و موسوی به ۲۵٫۷ تغییر پیدا کرد. (نمودار آخر)

۳- موج ها و شوک های اجتماعی قطعا روی تصمیم سیاسی مردم و آرای عمومی تاثیر می گذارد. اتوبوسی را تصور کنید که در آن ۵ نفر از حامیان روحانی، ۵ نفر از حامیان قالیباف، ۵ نفر حامی جلیلی و ۵ نفر هم حامی عارف نشسته‌اند. در حالت عادی، حامیان هیچ نامزدی بیشتر از بقیه به چشم نمی‌آیند. اما با ائتلاف عارف و روحانی، حامیان روحانی می‌شوند ۱۰ نفر که تاثیر و بار روانی این اکثریت، در جامعه و برای ناظران و مردم عادی، غیرقابل انکار است.

۴-  سوال ما این است که چرا ائتلاف عارف و روحانی در پیروزی آنها موثر است ولی برای اصولگرایان نه؟! آیا روحانی بدون انصراف عارف، می‌توانست ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد؟ قطعا نه. پس این که از نتیجه نهایی انتخابات، نتیجه بگیریم که ائتلاف اصولگرایان هیچ فایده‌ای نداشته کاملا اشتباه است.

۵- فرض کنیم ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی آنها نمی‌شد، اما آیا تاثیر و شوک اجتماعی حاصل از آن، قادر به جذب حداقل سیصد هزار رای هم نبود؟ همان طوری که اطلاع دارید جناب آقای روحانی با همین تعداد رای پیروز انتخابات در دور اول شد!

با توجه به نکات فوق نتیجه می‌گیریم که ائتلاف اصولگراها، قطعا در نتیجه نهایی تاثیر می‌گذاشت. ادعا نمی‌کنم که پیروز نهایی می‌شدیم اما لااقل با فاصله بهتری به دور دوم می‌رفتیم. اما تعدد نامزدهای اصولگرا و انفعال آنها و نیز روند رو به رشد روحانی در دو روز آخر، باعث شد که آرای بیشتری به سمت او گرایش پیدا کند. بسیاری از شخصیت‌های برجسته اصولگرا در همان یکی دو روز آخر، متوجه این مساله شدند و نگرانی خود را هم به نامزدها و مشاوران آنها منتقل کردند اما متاسفانه به هر دلیلی آنها حاضر به انصراف نشدند!

حالا، دوستان و حامیان این نامزدهای محترم، دلیل عدم ائتلاف را «نتیجه انتخابات» می‌دانند و این ادعای کودکانه که به هرحال فرقی نمی‌کرد! گاهی هم می‌گویند ما به تکلیف و حجت شرعی خود عمل کرده‌ایم. همان طوری که در مطلب قبلی هم توضیح دادم، اساسا تعریفشان از تکلیف اشتباه است. بله امام خمینی هم هرگز به شرط نتیجه، تکلیفی را متوقف نمی‌کرد ولی هروقت به تکلیف می‌رسید، برای نتیجه تلاش می‌کرد. اگر امام خمینی مصالح و موضوعات مختلف را در نظر نمی‌گرفت که هرگز به آتش‌بس نمی‌رسیدیم و همچنان مشغول ادای تکلیف بودیم!

آقای پناهیان برای توضیح تکلیف به دفاع مقدس اشاره کرده‌اند. اتفاقا مثال خوبی است. آیا در جنگ به بهانه ادای تکلیف، به نتایج آن بی‌توجهی می‌شد؟ پس آن همه طراحی عملیات و شناسایی و آمادگی و تاکتیک جنگی و … به چه منظوری بود؟ اگر دنبال نتیجه نبودیم که دیگر آن همه مقدمات، لازم نبود و باید بدون توجه به آنها، فقط برای کشته شدن می‌جنگیدیم. دقیقا مثل سلیمان صرد خزاعی که برعکس مختار فقط دنبال تکلیف بود!

به نظر می‌رسد انتقادهای مطرح شده به رفتار سیاسی دوستان، آقای پناهیان را مجبور کرده که دنبال اندیشه‌سازی بعد از واقعیت باشند! حرف ما این است که این واقعیت را می‌شد در وقت مناسب و با تصمیمی درست تغییر داد. اگر به نظرسنجی‌های معتبری مثل «مرکز تحقیقات صداوسیما» توجه می‌شد و روند فراز و فرود آرای نامزدهای مختلف را در نظر می‌گرفتند؛ اگر به نگرانی بزرگان توجه می‌شد و نامزدها هم اسیر مشاوره‌های غلط نمی‌شدند؛ آن وقت نتیجه نهایی انتخابات احتمالا مثل حالا نبود.

البته واقعا نمی‌دانم چرا بعضی دوستان، در مقابل نظرسنجی گارد می‌گیرند و آنرا نامعتبر می‌دانند؟ نظرسنجی‌های انتخاباتی، امروز یکی از مهمترین ابزار تحلیل و بررسی رفتار سیاسی و اجتماعی مردم است و توجه به آن قطعا می‌تواند همگان را در شناخت صحیح جامعه و مردم و نیازها و خواسته‌های آنها هدایت کند. پس انکار نظرسنجی‌های معتبر و علمی، نه تنها هنر نیست، بلکه منطقی هم نیست. به نظر می‌رسد این دوستان فقط بخاطر رفع مسئولیت و در پاسخ به انتقادهای زیادی که نسبت به رفتار سیاسی آنها مطرح شده، چنین واکنش‌هایی دارند. وگرنه هر زمان که نظرسنجی‌ها، به سود نامزد مورد علاقه‌ آنها بود، از آن استقبال می‌کردند و حرفی درباره اعتبار آن نمی‌زدند. مثل سال ۸۸

انکار این نظرسنجی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که در یکی دو شب آخر، پیامک‌های مختلفی به نفع آقای جلیلی از طرف همین دوستان و برخی محافل و منابع خاص (؟!) در سراسر کشور منتشر می‌شد. جالب اینکه در برخی از این پیامک‌ها، مدعی رای ۴۰ درصدی جلیلی در سطح ملی و رای ۸۰ درصدی او در روستاها و شهرهای کوچک بودند! (جالب اینکه در همین نظرسنجی، روحانی ۱۴٫۶ بوده!) گاه مدعی رقابت جلیلی و روحانی بودند و گاهی هم می‌گفتند که با رای به جلیلی، او را به همراه قالیباف به دور دوم بفرستیم!

همه این ادعاها درحالی مطرح می‌شد که به راحتی نظرسنجی‌های معتبر نهادهای کشور را زیر سوال می‌بردند و صراحتا آنها را نظرسازی می‌نامیدند! حال سوال این است که آیا این ادعاها دروغ نبود؟ این افراد چه توجیه شرعی و اخلاقی برای این شایعات و تهمت‌های خود دارند؟

به هرحال صحت و اعتبار این نظرسنجی‌ها مخصوصا نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در انتخابات مختلف (سال ۷۶، ۸۴، ۸۸ و ۹۲) اثبات شده است. امسال هم نتیجه نهایی انتخابات دقیقا مطابق پیش‌بینی و برآورد نظرسنجی‌های معتبر شد. روند نزولی و صعودی و حتی ترتیب نامزدها هم همانی بود که اعلام شد. اگر به روند نظرسنجی‌ها توجه کنیم، متوجه می‌شویم که تقریبا در تمام مراحل نظرسنجی قالیباف نفر اول بود و فاصله نسبتا خوبی با رقبا داشت اما تنها دو روز مانده به انتخابات حسن روحانی جای قالیباف را می‌گیرد.

خلاصه اینکه اصولگراها می‌توانستند تصمیم درستی بگیرند که روند انتخابات را کاملا تغییر دهد. این درست که حجت و تکلیف شرعی این افراد، حمایت از نامزد و گفتمانی خاص بود، اما قطعا آنها دلشان نمی‌خواست که کاندیدای متمایل به جناح مقابل پیروز انتخابات باشد. چون آقای روحانی حداکثر فاصله را با گفتمان آنها داشت. پس با توجه به نظرسنجی‌های مختلف (که در روزهای آخر احتمال پیروزی روحانی را پیش‌بینی کرده بود) عقل و تدبیر سیاسی حکم می‌کرد که به سمت کسی بروند که لااقل فاصله‌ گفتمانی‌اش نسبت به روحانی کمتر باشد. مگر اینکه عقیده داشته باشند قالیباف با روحانی فرقی ندارد و یا خطرناکتر از او هست که البته این ادعا با نظر آقای پناهیان درباره قالیباف تفاوت دارد!

*****

نتایج نظرسنجی انتخابات اخیر

تهران

۱۷ خرداد

۱۸ خرداد

بعد از مناظره

۱۹ خرداد

۲۰ خرداد

۲۱ خرداد

انصراف عارف

۲۲ خرداد

۲۳ خرداد

قالیباف

۴۱٫۹

۳۲٫۶

۳۳٫۹

۳۰

۳۰٫۶

۳۴

۳۱

جلیلی

۸٫۷

۹٫۳

۱۰٫۵

۱۱٫۵

۱۲٫۲

۹٫۸

۹٫۷

رضایی

۸٫۳

۱۱٫۷

۸٫۷

۹٫۹

۹٫۲

۹٫۱

۹

روحانی

۸٫۳

۱۱٫۱

۱۱٫۶

۱۳٫۶

۲۴٫۲

۲۷٫۵

۳۸٫۲

عارف

۷

۱۱٫۷

۱۱٫۱

۱۲٫۷

—-

ولایتی

۶٫۶

۷٫۶

۶٫۸

۷٫۳

۹٫۵

۱۰

۸٫۸

حداد

۱٫۴

۲٫۲

۱٫۸

۱٫۱

—-

غرضی

۱٫۲

۱٫۴

۱٫۸

۱٫۵

۱٫۲

تصمیم نگرفته

۱۱

۷٫۵

۸٫۵

۷٫۸

۱٫۵

۳۱ مرکز استان + مهاباد و کرج

۱۸ خرداد

۲۱ خرداد

بعد از انصراف عارف

۲۲ خرداد

۲۳ خرداد

قالیباف

۲۳

۲۵٫۳

۲۳٫۶

۲۱٫۱

جلیلی

۱۰٫۸

۱۲٫۲

۱۲٫۱

۱۱٫۶

رضایی

۱۱٫۶

۱۲٫۱

۱۲٫۵

۱۰٫۹

روحانی

۱۲

۲۵٫۹

۲۹٫۱

۳۶٫۱

عارف

۸٫۹

——

ولایتی

۸٫۶

۹٫۲

۸٫۴

۸

حداد

۳٫۱

غرضی

۲٫۴

۱٫۶

تصمیم نگرفته

۱۴

۹٫۳

۸٫۶

۵٫۶

در جداول فوق، توزیع آرا بین نامزدهای مختلف و تغییر درصد آرای آنها مخصوصا بعد از مناظره سوم و انصراف عارف، به خوبی معلوم است.

 نظرسنجی‌های مختلف در سال های ۷۶، ۸۴، ۸۸ و ۹۲

(منبع : کتاب جامعه شناسی ۲۲ خرداد)

به ترتیب از بالا به پایین: نظرسنجی انتخابات سال 76 و 84

به ترتیب از بالا به پایین: نظرسنجی انتخابات سال ۷۶ و ۸۴

نظرسنجی ایسپا (وابسته به اصلاح طلبان) در انتخابات سال 88

نظرسنجی ایسپا (وابسته به اصلاح طلبان) در انتخابات سال ۸۸

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تهران - انتخابات سال 88

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تهران – انتخابات سال ۸۸

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در سطح ملی - انتخابات سال 88

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در سطح ملی – انتخابات سال ۸۸

نتایج نظرسنجی سال 88، قبل و بعد از مناظره احمدی نژاد موسوی

نتایج نظرسنجی سال ۸۸، قبل و بعد از مناظره احمدی نژاد موسوی



نوشته شده توسط پاسدار ولایت مطلقه فقیه
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

صراحت، راز ماندگاری

بصیرت، باید عاشورایی باشد

صراحت، راز ماندگاری

اگر بفرموده مرحوم امام عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشیم، به مملکت ما آسیبی نمی رسد.
ولایت مطلقه فقیه خط قرمز ماست.
با احتیاط خیلی زیاد بایست حرکت کرد.
رابطه ولی فقیه با ما رابطه ی پدری و پسری نیست بلکه رابطه مولا و عبد است...

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

بعد از مطرح شدن انتقادهای فراوان نسبت به عملکرد جریان‌ها و نامزدهای مختلف اصولگرا در انتخابات، برخی افراد و رسانه‌های اصولگرا دست به توجیهات جالبی زده‌اند. توجیهاتی از این قبیل که: از کجا معلوم که ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی می‌شد؟ ائتلاف هیچ فایده ای نداشت. چون جمع آرای همه نامزدهای اصولگرا، به روحانی نمی‌رسید! و…


امیدحسینی در آهستان نوشت:

اشاره: باز هم مثل مطلب قبلی، باید توضیح بدهم که این قبیل مطالب، به معنای ناراحتی از پیروزی آقای روحانی نیست؛ اینها فقط نقدی است بر رفتار سیاسی اصولگرایان.

****

بعد از مطرح شدن انتقادهای فراوان نسبت به عملکرد جریان‌ها و نامزدهای مختلف اصولگرا در انتخابات، برخی افراد و رسانه‌های اصولگرا دست به توجیهات جالبی زده‌اند. توجیهاتی از این قبیل که: از کجا معلوم که ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی می‌شد؟ ائتلاف هیچ فایده ای نداشت. چون جمع آرای همه نامزدهای اصولگرا، به روحانی نمی‌رسید! و …

به عنوان مثال اخیرا آقای پناهیان در مصاحبه‌ای اظهار داشته است : «الآن اگر آراء را بشمارید می‌بینید در صورت ائتلاف تمام دیگر نامزدها هم در نتیجه تغییری ایجاد نمی‌‌شد. بعضی می‌گویند اگر ائتلاف می‌شد اقبال مردم بیشتر می‌شد و ممکن بود در نتیجه تغییری حاصل شود اما بنده چنین اعتقادی ندارم»

این حرف آقای پناهیان کاملا اشتباه است و برای توجیه عملکرد اشتباهی است که صورت گرفته، نه تحلیل درست ماجرا. من نمی دانم چرا ایشان اصرار دارند که حتما اشتباهات خودشان را توجیه کنند؟ چرا همیشه (چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن) حق با آقای پناهیان است؟ یعنی ایشان در این مساله هیچ اشتباهی مرتکب نشده‌اند؟ باور کنید اگر این قبیل توجیهات نبود، ما هم اصراری به ادامه ماجرا نداشتیم ولی چه کنیم که کم‌کم همه چیز را وارونه تحویل خودمان می‌دهند!

اینکه از جمع و تفریق نتیجه نهایی انتخابات، بخواهیم تاثیر ائتلاف را کمرنگ کنیم، یعنی پاک کردن صورت مساله. صاحبان این تحلیل، تنها از روی نتیجه نهایی و بدون توجه به رفتار سیاسی و تاثیر شوک‌های اجتماعی، دنبال توجیه کم‌کاری‌های خودشان هستند. مثل شاگرد تنبلی که کارنامه مردودیش را دلیلی برای درس نخواندن در طول سال تحصیلی گذشته می‌‌داند! حرف ما این است که برای مردود نشدن، باید درسمان را به خوبی می‌خواندیم نه اینکه از روی کارنامه نتیجه بگیریم که اگر درس هم می‌خواندیم، باز فایده ای به حالمان نداشت. پس باید ببینیم نتیجه انتخابات براساس چه فرایندی بدست آمد و اشتباه ما چه بود که به چنین نتیجه‌ای رسیدیم.

سوال بعدی این است که آیا آقای پناهیان قبل از انتخابات هم، این نتیجه را پیش بینی می‌کردند؟ آیا مطمئن بودند که روحانی پیروز انتخابات است؟ قطعا نه. چون ایشان یک روز قبل از انتخابات گفته بودند که انتخابات خواه ناخواه به دور دوم کشیده می‌شود! حرف ما هم این است که آدم نباید با توجه به نتیجه نهایی، کم کاری خودش را توجیه کند.

به هرحال توضیحات آقای پناهیان نشان می‌دهد که وی ظاهرا مخالفتی با اصل ائتلاف ندارد، اما ائتلاف در این انتخابات را بی‌فایده می‌داند. من برعکس ایشان به دلائل مختلف می‌گویم که ائتلاف اصولگراها قطعا فایده‌ داشت:

۱- نتیجه نهایی انتخابات، حاصل رفتار سیاسی دو طرف و شوک‌های مختلف اجتماعی است و دقیقا همین شوک‌های اجتماعی بودند که کفه ترازو را به سمت روحانی سنگین کردند. اگر به نظرسنجی‌ها هم مراجعه کنیم، تاثیر شوک‌های اجتماعی را در تغییر آرا می‌بینیم. مناظره سوم، اولین شوکی بود که آرای روحانی را کمی جابجا کرد. انصراف عارف به سود روحانی، دومین شوکی بود که تقریبا همه آرای عارف را به سبد روحانی اضافه کرد. سومین شوک اجتماعی حمایت آقایان خاتمی و هاشمی از روحانی بود و در نهایت خبر عجیب ردصلاحیت روحانی، شوک بزرگ بعدی بود که از طرف دوستان طراحی شد و به نفع روحانی تمام شد! (تاثیر این شوک‌ها را می‌توانید در جدول پایین ببینید)

این شوک‌های پی در پی در حالی به جامعه و مردم منتقل و باعث ایجاد موجهای اجتماعی به نفع روحانی می‌شد که جریان اصولگرا، کاملا در حالت انفعالی قرار داشت و تنها تماشاگر ماجرا بود و هیچ برنامه‌ای هم برای جبران آرای از دست رفته‌ی خود نداشت. طبعا انصراف نامزدهای اصولگرا به سود نامزد برتر، می‌توانست شوکی اجتماعی مانند انصراف آقای عارف در پی داشته باشد.

۲- در انتخابات سال ۸۸ هم تاثیر این شوک‌های اجتماعی را شاهد بودیم. مثلا مناظره احمدی نژاد –موسوی (بدون قضاوت درباره محتوای آن) پیشروی و روند رو به رشد موسوی را متوقف کرد. این مساله در نظرسنجی‌های همان زمان هم مشخص است. در نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تاریخ ۱۲ خرداد (قبل از مناظره) احمدی‌نژاد ۵۰ درصد و موسوی ۳۴٫۴ درصد آرای مردم را داشتند؛ اما در تاریخ ۱۷ خرداد آرای احمدی نژاد به ۶۲٫۷ و موسوی به ۲۵٫۷ تغییر پیدا کرد. (نمودار آخر)

۳- موج ها و شوک های اجتماعی قطعا روی تصمیم سیاسی مردم و آرای عمومی تاثیر می گذارد. اتوبوسی را تصور کنید که در آن ۵ نفر از حامیان روحانی، ۵ نفر از حامیان قالیباف، ۵ نفر حامی جلیلی و ۵ نفر هم حامی عارف نشسته‌اند. در حالت عادی، حامیان هیچ نامزدی بیشتر از بقیه به چشم نمی‌آیند. اما با ائتلاف عارف و روحانی، حامیان روحانی می‌شوند ۱۰ نفر که تاثیر و بار روانی این اکثریت، در جامعه و برای ناظران و مردم عادی، غیرقابل انکار است.

۴-  سوال ما این است که چرا ائتلاف عارف و روحانی در پیروزی آنها موثر است ولی برای اصولگرایان نه؟! آیا روحانی بدون انصراف عارف، می‌توانست ۵۰ درصد آرا را به خود اختصاص دهد؟ قطعا نه. پس این که از نتیجه نهایی انتخابات، نتیجه بگیریم که ائتلاف اصولگرایان هیچ فایده‌ای نداشته کاملا اشتباه است.

۵- فرض کنیم ائتلاف اصولگرایان، منجر به پیروزی آنها نمی‌شد، اما آیا تاثیر و شوک اجتماعی حاصل از آن، قادر به جذب حداقل سیصد هزار رای هم نبود؟ همان طوری که اطلاع دارید جناب آقای روحانی با همین تعداد رای پیروز انتخابات در دور اول شد!

با توجه به نکات فوق نتیجه می‌گیریم که ائتلاف اصولگراها، قطعا در نتیجه نهایی تاثیر می‌گذاشت. ادعا نمی‌کنم که پیروز نهایی می‌شدیم اما لااقل با فاصله بهتری به دور دوم می‌رفتیم. اما تعدد نامزدهای اصولگرا و انفعال آنها و نیز روند رو به رشد روحانی در دو روز آخر، باعث شد که آرای بیشتری به سمت او گرایش پیدا کند. بسیاری از شخصیت‌های برجسته اصولگرا در همان یکی دو روز آخر، متوجه این مساله شدند و نگرانی خود را هم به نامزدها و مشاوران آنها منتقل کردند اما متاسفانه به هر دلیلی آنها حاضر به انصراف نشدند!

حالا، دوستان و حامیان این نامزدهای محترم، دلیل عدم ائتلاف را «نتیجه انتخابات» می‌دانند و این ادعای کودکانه که به هرحال فرقی نمی‌کرد! گاهی هم می‌گویند ما به تکلیف و حجت شرعی خود عمل کرده‌ایم. همان طوری که در مطلب قبلی هم توضیح دادم، اساسا تعریفشان از تکلیف اشتباه است. بله امام خمینی هم هرگز به شرط نتیجه، تکلیفی را متوقف نمی‌کرد ولی هروقت به تکلیف می‌رسید، برای نتیجه تلاش می‌کرد. اگر امام خمینی مصالح و موضوعات مختلف را در نظر نمی‌گرفت که هرگز به آتش‌بس نمی‌رسیدیم و همچنان مشغول ادای تکلیف بودیم!

آقای پناهیان برای توضیح تکلیف به دفاع مقدس اشاره کرده‌اند. اتفاقا مثال خوبی است. آیا در جنگ به بهانه ادای تکلیف، به نتایج آن بی‌توجهی می‌شد؟ پس آن همه طراحی عملیات و شناسایی و آمادگی و تاکتیک جنگی و … به چه منظوری بود؟ اگر دنبال نتیجه نبودیم که دیگر آن همه مقدمات، لازم نبود و باید بدون توجه به آنها، فقط برای کشته شدن می‌جنگیدیم. دقیقا مثل سلیمان صرد خزاعی که برعکس مختار فقط دنبال تکلیف بود!

به نظر می‌رسد انتقادهای مطرح شده به رفتار سیاسی دوستان، آقای پناهیان را مجبور کرده که دنبال اندیشه‌سازی بعد از واقعیت باشند! حرف ما این است که این واقعیت را می‌شد در وقت مناسب و با تصمیمی درست تغییر داد. اگر به نظرسنجی‌های معتبری مثل «مرکز تحقیقات صداوسیما» توجه می‌شد و روند فراز و فرود آرای نامزدهای مختلف را در نظر می‌گرفتند؛ اگر به نگرانی بزرگان توجه می‌شد و نامزدها هم اسیر مشاوره‌های غلط نمی‌شدند؛ آن وقت نتیجه نهایی انتخابات احتمالا مثل حالا نبود.

البته واقعا نمی‌دانم چرا بعضی دوستان، در مقابل نظرسنجی گارد می‌گیرند و آنرا نامعتبر می‌دانند؟ نظرسنجی‌های انتخاباتی، امروز یکی از مهمترین ابزار تحلیل و بررسی رفتار سیاسی و اجتماعی مردم است و توجه به آن قطعا می‌تواند همگان را در شناخت صحیح جامعه و مردم و نیازها و خواسته‌های آنها هدایت کند. پس انکار نظرسنجی‌های معتبر و علمی، نه تنها هنر نیست، بلکه منطقی هم نیست. به نظر می‌رسد این دوستان فقط بخاطر رفع مسئولیت و در پاسخ به انتقادهای زیادی که نسبت به رفتار سیاسی آنها مطرح شده، چنین واکنش‌هایی دارند. وگرنه هر زمان که نظرسنجی‌ها، به سود نامزد مورد علاقه‌ آنها بود، از آن استقبال می‌کردند و حرفی درباره اعتبار آن نمی‌زدند. مثل سال ۸۸

انکار این نظرسنجی‌ها در حالی صورت می‌گیرد که در یکی دو شب آخر، پیامک‌های مختلفی به نفع آقای جلیلی از طرف همین دوستان و برخی محافل و منابع خاص (؟!) در سراسر کشور منتشر می‌شد. جالب اینکه در برخی از این پیامک‌ها، مدعی رای ۴۰ درصدی جلیلی در سطح ملی و رای ۸۰ درصدی او در روستاها و شهرهای کوچک بودند! (جالب اینکه در همین نظرسنجی، روحانی ۱۴٫۶ بوده!) گاه مدعی رقابت جلیلی و روحانی بودند و گاهی هم می‌گفتند که با رای به جلیلی، او را به همراه قالیباف به دور دوم بفرستیم!

همه این ادعاها درحالی مطرح می‌شد که به راحتی نظرسنجی‌های معتبر نهادهای کشور را زیر سوال می‌بردند و صراحتا آنها را نظرسازی می‌نامیدند! حال سوال این است که آیا این ادعاها دروغ نبود؟ این افراد چه توجیه شرعی و اخلاقی برای این شایعات و تهمت‌های خود دارند؟

به هرحال صحت و اعتبار این نظرسنجی‌ها مخصوصا نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در انتخابات مختلف (سال ۷۶، ۸۴، ۸۸ و ۹۲) اثبات شده است. امسال هم نتیجه نهایی انتخابات دقیقا مطابق پیش‌بینی و برآورد نظرسنجی‌های معتبر شد. روند نزولی و صعودی و حتی ترتیب نامزدها هم همانی بود که اعلام شد. اگر به روند نظرسنجی‌ها توجه کنیم، متوجه می‌شویم که تقریبا در تمام مراحل نظرسنجی قالیباف نفر اول بود و فاصله نسبتا خوبی با رقبا داشت اما تنها دو روز مانده به انتخابات حسن روحانی جای قالیباف را می‌گیرد.

خلاصه اینکه اصولگراها می‌توانستند تصمیم درستی بگیرند که روند انتخابات را کاملا تغییر دهد. این درست که حجت و تکلیف شرعی این افراد، حمایت از نامزد و گفتمانی خاص بود، اما قطعا آنها دلشان نمی‌خواست که کاندیدای متمایل به جناح مقابل پیروز انتخابات باشد. چون آقای روحانی حداکثر فاصله را با گفتمان آنها داشت. پس با توجه به نظرسنجی‌های مختلف (که در روزهای آخر احتمال پیروزی روحانی را پیش‌بینی کرده بود) عقل و تدبیر سیاسی حکم می‌کرد که به سمت کسی بروند که لااقل فاصله‌ گفتمانی‌اش نسبت به روحانی کمتر باشد. مگر اینکه عقیده داشته باشند قالیباف با روحانی فرقی ندارد و یا خطرناکتر از او هست که البته این ادعا با نظر آقای پناهیان درباره قالیباف تفاوت دارد!

*****

نتایج نظرسنجی انتخابات اخیر

تهران

۱۷ خرداد

۱۸ خرداد

بعد از مناظره

۱۹ خرداد

۲۰ خرداد

۲۱ خرداد

انصراف عارف

۲۲ خرداد

۲۳ خرداد

قالیباف

۴۱٫۹

۳۲٫۶

۳۳٫۹

۳۰

۳۰٫۶

۳۴

۳۱

جلیلی

۸٫۷

۹٫۳

۱۰٫۵

۱۱٫۵

۱۲٫۲

۹٫۸

۹٫۷

رضایی

۸٫۳

۱۱٫۷

۸٫۷

۹٫۹

۹٫۲

۹٫۱

۹

روحانی

۸٫۳

۱۱٫۱

۱۱٫۶

۱۳٫۶

۲۴٫۲

۲۷٫۵

۳۸٫۲

عارف

۷

۱۱٫۷

۱۱٫۱

۱۲٫۷

—-

ولایتی

۶٫۶

۷٫۶

۶٫۸

۷٫۳

۹٫۵

۱۰

۸٫۸

حداد

۱٫۴

۲٫۲

۱٫۸

۱٫۱

—-

غرضی

۱٫۲

۱٫۴

۱٫۸

۱٫۵

۱٫۲

تصمیم نگرفته

۱۱

۷٫۵

۸٫۵

۷٫۸

۱٫۵

۳۱ مرکز استان + مهاباد و کرج

۱۸ خرداد

۲۱ خرداد

بعد از انصراف عارف

۲۲ خرداد

۲۳ خرداد

قالیباف

۲۳

۲۵٫۳

۲۳٫۶

۲۱٫۱

جلیلی

۱۰٫۸

۱۲٫۲

۱۲٫۱

۱۱٫۶

رضایی

۱۱٫۶

۱۲٫۱

۱۲٫۵

۱۰٫۹

روحانی

۱۲

۲۵٫۹

۲۹٫۱

۳۶٫۱

عارف

۸٫۹

——

ولایتی

۸٫۶

۹٫۲

۸٫۴

۸

حداد

۳٫۱

غرضی

۲٫۴

۱٫۶

تصمیم نگرفته

۱۴

۹٫۳

۸٫۶

۵٫۶

در جداول فوق، توزیع آرا بین نامزدهای مختلف و تغییر درصد آرای آنها مخصوصا بعد از مناظره سوم و انصراف عارف، به خوبی معلوم است.

 نظرسنجی‌های مختلف در سال های ۷۶، ۸۴، ۸۸ و ۹۲

(منبع : کتاب جامعه شناسی ۲۲ خرداد)

به ترتیب از بالا به پایین: نظرسنجی انتخابات سال 76 و 84

به ترتیب از بالا به پایین: نظرسنجی انتخابات سال ۷۶ و ۸۴

نظرسنجی ایسپا (وابسته به اصلاح طلبان) در انتخابات سال 88

نظرسنجی ایسپا (وابسته به اصلاح طلبان) در انتخابات سال ۸۸

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تهران - انتخابات سال 88

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در تهران – انتخابات سال ۸۸

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در سطح ملی - انتخابات سال 88

نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما در سطح ملی – انتخابات سال ۸۸

نتایج نظرسنجی سال 88، قبل و بعد از مناظره احمدی نژاد موسوی

نتایج نظرسنجی سال ۸۸، قبل و بعد از مناظره احمدی نژاد موسوی

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۳/۲۷
پاسدار ولایت مطلقه فقیه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی